تاثیر تحولات اجتماعي در تغییر مجازات ها چگونه است ؟
تعزيرات و حدود ، داراي مصالح غيبي و غيرقابل فهم براي بشر نمي باشد . و اين معنا از قرائن و تعبيرات زيادي كه در روايات مربوط به حدود و تعزيرات وارد شده است استفاده ميشود .
از اين رو قبلا يادآوري شد كه هدف اصلي از آنها همان تنبه مجرمين و اصلاح آنها ميباشد و بعيد است كه مصالح غيبي غيرقابل فهم ديگري در آنها باشد .
و از طرفي تحولات اجتماعي در علوم مربوط به جرم شناسي و نحوه پيش گيري از آنها و روان شناسي مجرمين و نحوه اصلاح و تربيت آنان پديد آمده است ، به نحوي كه ديگر شيوه هاي گذشته در جوامع كنوني آثار مورد نظر شارع را نخواهد داشت و چه بسا ممكن است گفته شود :
با شيوه هاي جديد زودتر و بهتر هدف اصلي شارع از تشريع بعضي مجازات هاي رايج ، محقق ميشود .
با توجه به جهات مذكور اگر فقيه توانست از ادله مربوطه چنين استنباطي بنمايد ، يعني از آن جهت كه مصالح و مفاسد بعضي احكام مذكور ، كه به منزله موضوع آنها ميباشند ، تغيير يافته و درحقيقت موضوع حكم تغيير يافته است ، ميتواند طبق تغيير مصالح و مفاسد و موضوع بعضي احكام ذكر شده به تغيير حكم نظر دهد .
ولي بايد كاملا مستند به آيات و روايات و ضوابط اجتهاد باشد ، نه براساس تأثير از جو و شرايط موجود .
پاسخ به پرسش هايي پيرامون مجازات هاي اسلامي و حقوق بشر - مرحوم منتظري -ص 86 و 87