روزشمار وقایع محرم سال 61 هجری قمری - ششم محرم
- در این روز عبیداللّه بن زیاد نامهای برای عمر بن سعد فرستاد كه : من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز كردهام . توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را برای من ميفرستند .
- در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین (ع) عرض كرد : یابن رسول اللّه! در این نزدیكی ، طائفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم .
- امام (ع) اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت : بهترین ارمغان را برایتان آوردهام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت ميكنم ، او یارانی دارد كه هر یك از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود . عمر بن سعد او را با لشكری انبوه محاصره كرده است ، چون شما قوم و عشیره من هستید ، شما را به این راه خیر دعوت مينمایم... .
- در این هنگام مردی از بنياسد كه او را "عبداللّه بن بشیر" مينامیدند برخاست و گفت : من اولین كسی هستم كه این دعوت را اجابت ميكنم و سپس رجزی حماسی خواند :
"حقیقتا این گروه آگاهند ـ در هنگامی كه آماده پیكار شوند و هنگامی كه سواران از سنگینی و شدت امر بهراسند، ـ كه من [رزمندهای] شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشهام."
-
سپس مردان قبیله كه تعدادشان به 90 نفر ميرسید برخاستند و برای یاری امام حسین (ع) حركت كردند . در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردی بنام " ازْرَق " را با 400 سوار به سویشان فرستاد . آنان در میان راه با یكدیگر درگیر شدند، در حالی كه فاصله چندانی با امام حسین (ع) نداشتند . هنگامی كه یاران بنياسد دانستند تاب مقاومت ندارند ، در تاریكی شب پراكنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد .
حبیب بن مظاهر به خدمت امام (ع) آمد و جریان را بازگو كرد . امام (ع) فرمودند : " لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه ِ"1
زیرنویسها :
1- بحارالانوار، ج44، ص386.
منابع :
- مروري بر زندگي سياسي امام حسين ( ع ) http://mahsan.parsiblog.com/Posts/468/
- http://www.aviny.com/news/83/11/26/03.aspx
- کتاب مدينه تا کربلا، همراه سيدالشهداء
تحقيق : محمد صالحی – 11/ 9 / 90– مصادف با ششم محرم