نغمه هاي سكوت – دلنوشته هاي محمد صالحي
- بيائيم زندگي را دوباره معنا كنيم ، بيائيم زندگي را دوباره زندگي كنيم
- محبت و بخشندگيِ معامله اي ، ارتشايي و شخصيتي
- اسرار دلم را تو چه دانی که چه هست ؟
- هر چه تماشايي دل شد بپسند
- من در هیاهوی این دیار غریب
- و خداوند انسان را به شکل خود آفرید
- شب قدر ، میزبانی ما و میهمانی خدا
- به پرواز خو کنیم
- عشق زمین برایت تنگ کند
- عشق زمینی و آسمانی ندارد
- احساس عاشقانه خدا
- گفتی سکوت میکنی و ندانستی که من
- فال من دست کسی ناپیداست
- رابطه خدا و بنده ، پيوندي از جنس عشق يا ترس ؟
- که امروز ، مال من و خداست .
- احساس عاشقانه خدا
- و من آنم که باد
- نفس گرمت
- در غریبستان دنیا
- شاید تو از این خیابان رد بشوی
- خدايا تنم پير شد ، نديدم روي ياري !
- خيال كسي در خيال من آمد پديد
- یک عمر ، پشت در آن خانه نشستم
- من فقط ، عصاره یک عمر تنهاییم
- درد فراق
- اي عاشق دلخسته و زار
- روزي از خدا پرسيدم !
- شانه هایم بتو میسپارم برای یک لحظه اشکهای تو !
- و گذر کن از این دیار پر از خلوت و سکوت و تنهایی ،
- خدا فقط در لحظه اکنون حضور دارد
- تمام هستي را در آغوش كشيده ام
- معشوقه های زمینی ،
- مي توان ، سوار بر امواج شد .
- خداوند چیزی جدای از هستی نیست که بخواهی به او فکر کنی .
- جای تو در این ناکجا آباد نیست .
- بسوز و اشک بریز !
- عشق چنان تحولي در آدمي ايجاد ميكند كه:
- ای چشمهای پر از وجود من
- ای همه بهانه چشمهایم !
- گر سالك راه عشقي ، پريدن در آتش را برگزين .
- گاهی در گوشه دنجی از کوچه دلتنگی ،
- گاهي مي نشينم ،و در سكوت و سكون ، چشمهايم مي بندم .
- دعای مادر
- امروز ، داشت تمام میشد ،
- عمرم گذشت
- بچه بودیم و گذشت
- ای انسان !
- ای کاش میشد ،
- وقتی که ماه وش روی تو
- انتظار ،
- و علی تنها سر در چاه میکرد و میگریست !
- ای چشمهای پر از وجود من ،
- چه كس داند ،
- در مسیر زندگی ما ،
- ای خدا و آقا و مولاي من
- اگر روزی چشمهایت با اشک ، براقتر شد ،
- اگر به كسي از جنس آدمها تكيه كردي ،
- گر مرد رهی در دشت جنون پا بگذار
- ما عادت كرده ايم - در رساي پدر
- سکوت ! زیباترین کلام بين عاشق و معشوق است .
- خدا لحظه هاي شاد زندگيست !
- پدر ،
- انسانها ،
- انسانها فقط هدیه های خداوندند به مسیر رشد ما
- و خداوند اولين معلم بشر بود
- نگار من !
- بعثت نور
- امشب ،
- محبت به کسی که به ما محبت کرده ،
- و خدا خود خود خود زندگیست .
- نه كسي را قضاوت كن .
- با ارزشترين هديه دروني خداوند به ما ،
- زندگي ، جاده اي هموار نيست
- خدايا
- عشق جایی جز دل ندارد ،
- جانان من !
- باشگاه روح سازي
- دوست داشتن ، تنها نياز ذاتي انسان
- این عمر چه بی خبر ولی چه پر شتاب میگذرد ؟
- عشق یک اعتقاد نیست .
- تو چون خورشید باش !
- تو فقط مهربان باش ،
- اما تنها کسی که همیشه هست ،
- الدنیا مزرعه الاخره - پیامبر(ص)
- اگر عشق شعله ور شود
- عشق را نمي توان به زنجير كرد .
- چه كس گفته خدا دور است و ناپیدا ؟
- ای قطره بارانی !
- زندگی پر است از پستی بلندیها
- رو ، در هر و با هر آنچه هستي خوش باش
- زندگی یعنی رفتن و پذیرش ریسکهای راه
- شادماني در تنهايي
- وابستگي يا دلبستگي در عشق
- ای چشمهای من ،
- لا اله الا الله !
- چه درونم تنهاست !
- و تنهایی ،
- سالها و سالها گذشتند ،
- آنگاه كه در كوچه و خيابان گام بر ميداري ،
- آدم از سر شوق دیدار معشوقه ای که دید ،
- زندگی بالارفتن از نردبان نیست
- سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،
- يادم آيد سر پرواز آن روز
- چرا آدماي مختلف در مسير زندگي ما قرار مي گيرند ؟
- شب است و پائیز است و
- از یه جایی به بعد ،
- اگر دو چیز را یاد بگیریم ، هیچگاه کسی باعث آزار دیگری نخواهد شد :
- هیچگاه ، منتظر هیچ كس نباش !
- هيچگاه حسرت ديگري را نخور
- ذهن یک عارف تا به سکوت نرسد ، او راه بجایی نخواهد برد .
- به راه ادامه دهیم و توقف نکنیم
- عشق چنان تحولي در آدمي ايجاد ميكند كه :
- هیچ چیزی ماندنی نیست ؛
- هیچگاه به پشت سر نگاه نکن !
- پدر
- معشوقه های زمینی ، تمرین عاشقی اند
- سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،
- زمینیان ،
- من پر از خستگي از دويدن هستم .
- عشق يك احساس نیست ،
- من عمریست که حرفهای دلم زخم خورده اند .
- زندگی چون یک رودخانه در گذر است ،
- ديروز بود كه كودكي بيش نبودم !
- پدر و مادر و همه دیگران ،
- .. و بدان
- زندگی میدانی برای رقابت بر سر ایدآلهای ذهنی نیست .
- شايد تو ببيني كه من اينجا تنهام ، ولي !
- خاطرات ما از گذشته
- بندگان خاص خداوند
- خودت باش ،
- عشق را بايد جست ،
- عشق_یعنی_دل_شدن
- سهراب جان
- آنانکه نقش های زمینی را انتخاب می کنند ،
- آيا گنجشككان ، براي دل ما آواز مي خوانند ؟
- اتفاق هر لحظه را بپذير و از آن عبور كن
- خلوتی با عشق
- دلم امروز پر از بهانه بود
- زندگی :
- روزهای_عمر
- امروز جمعه بود !
- پایه_های_زندگی
- خانه مرا تنگ شده بود !
- عشق برای هم بودنست
- گاه گاهی بود و تنهایی و من
- انسان خدایی صفت
- و هیچکس مرا نخواهد فهمید !
- همیشه گفته اند :
- زندگی و مرگ
- چون #آبی باش که در رودخانه ای در جریان است .
- عمری در طلب وصال تو ،
- درد روان یا درد جسم ؟
- اشتباهي كه مرا به زمين زد و بالا برد !
- من امروز ،
- سالهای عمر بود که بی هیچ چانه و تخفیفی از روبرویم می گذشتند .
- امروز چقدر لحظه ها دیر گذشتند؛
- ما چقدر تنهائیم
- گاهی فکر میکنم ،
- عاشق کسی شو که دوست داری با او جاودانه شوی
- من در هوای کوی تو سنگلاخها طی نمودم
- انسان عاقل ، چاره ای جز عاشق شدن ندارد .
http://rasekhoon.net/user/wpostedit/8/556989/
7/11/94