مي توان ، سوار بر امواج شد .

مي توان ، با امواج ، از بحر گذشت .

 

مي توان ، با امواج ، غرق دريا شد .

مي توان ، با امواج ، نزديك ساحل گشت .

 

مي توان ، با امواج ، ساحل را محو دريا كرد .

مي توان  ، آري مي توان با امواج ، رفت و در بحر عدم غلتيد .

 

اما مي توان ، خود ، موج شد و در درياي جاويد بقا ، باقي شد و باقي بماند .

آري مي توان باقي شد و باقي بماند .

پس برو ، خود ، موج شو و خودت در درياي هستي ، تا ابد فرمان بران .

حـيلت رهـــا کـن عـاشـقـا ديـوانـه شـو ديـوانـه شـو

و انــدر دل آتـــش درآ  پـروانـه شـو پـروانـه شـو


هـم خـويش را بـيگانه کـن هم خـانـه را ويـرانه کـن

وآنگه بـيا بـا عـاشـقـان هم خـانـه شـو هم خـانـه شـو

 

محمد صالحي – 28/11/94



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در شنبه 15 اسفند 1394  ساعت 7:24 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net