استمرار ظواهر یا روح احکام اسلامی

من در مصاحبه ای که در مجله زنان راجع به حقوقِ زن و فمنیسم داشتم ، گفتم که :

کارفرمایی ، کارگری را استخدام میکند.

سال اول به او ماهی هزار تومان حقوق میدهد،

سال دوم ماهی دو هزار تومان،

سال سوم ماهی سه هزار تومان،

سال چهارم ماهی چهار هزار تومان

و به همین ترتیب تا سال دهم به او حقوق میدهد.

بعد کارفرما میمیرد.

ورثه ی این کارفرما اختلاف نظر دارند.

یک دسته میگویند ما باید ببینیم آخرین مبلغ قرارداد این کارفرما چقدر بوده است و همان را بدهیم.

پرونده ی سال دهم را بررسی میکنند و می بینند که در سال دهم آخرین امضایی که کرده است ، این بوده که به این کارگر ماهی ده هزار تومان بدهند .

بعد می گویند بسیار خب ، این کارگر اگر می خواهد صد سال دیگر هم در کارخانه باشد، باید ماهی ده هزار تومان به او بدهیم، چون امضای پدر برای ما خیلی مقدّس است.

ما اینقدر برای این پدر، حرمت، حیثیت و ارزش قائلیم که از امضای او سرِ مویی عدول نمی کنیم.

آخرین امضای او ماهی ده هزار تومان بوده است و اگر این کارگر می خواهد برای ما کار کند، باید با ماهی ده هزار تومان کار کند.

دسته ی دوم هم می گویند آقا ، باید این پروسه را نگاه کنیم.

این پروسه را که نگاه می کنیم ، می بینیم که :

پدر ما سال اول ماهی هزار تومان،

ماه دوم ماهی دو هزار تومان،

سال سوم ماهی سه هزار تومان

و سال دهم هم ماهی ده هزار تومان به این کارگر داده است.

اگر این پدر زنده می ماند ، سال یازدهم یازده هزار تومان می داد و می گویند ما باید به روح کار پدرمان توجه کنیم.

به نظر شما ، کدامیک از این دو دسته حق پدر را ادا کرده اند؟

دسته ی اول، به لحاظ دید خشک و ظاهربینانه ، می گویند، ما اینقدر برای این امضا قداست قائلیم که یک سر سوزن از این امضا عدول نمی کنیم.

امّا در واقع آنهایی که به پدر وفادارند ، دسته ی دوم هستند.

اینها می گویند ، ما می بینیم که پدر یک روندی را شروع کرده است و حالا مرگش رسیده است.

اگر می ماند، این کارها را نمی کرد.

من در این مصاحبه گفته ام که پیامبر ما در این بیست وسه سال، وضع زن را از کجا به کجا رسانده است.

فقط بدبختیِ ما این است که به آخرین امضایی که در سال دهم هجری صورت گرفته است، نگاه می کنیم و نمی خواهیم از این امضا کمی آن طرفتر برویم.

می گوییم آخرین امضای پیامبر این بود و ما می خواهیم تا قیام قیامت، به همان عمل کنیم و افتخار هم می کنیم که « حرام محمد حرام الی یوم القیامه و حلال محمد حلال الی یوم القیامه.»

بله، این سخن درست است امّا مراد روح پیام اوست، نه ظاهر پیام او.

روح پیام او را بگیرید و تا قیام قیامت ادامه دهید.

این یک پروسه و یک روند است.

اینکه اینقدر می گفتند مراجع تقلید باید زنده باشند، زنده بودن شان به درد این می خورد که مطابق با زمان، روند را استمرار بدهند.

ولی اگر قرار باشد که بحث فقط این باشد که دست را دو بار زیر آب بکنید یا سه بار، این زنده و مرده ندارد.

استاد مصطفی ملکیان

محمد صالحي



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در شنبه 22 اسفند 1394  ساعت 7:22 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net