وصيت امام علي(ع) در مورد ضارب خود ، ابن ملجم : قصاص نه بلكه عفو
- وصيت امام(ع) پس از آنکه ضربت خورد : 1
- من ديروز همراهتان بودم و امروز مايه عبرت شما ميباشم ، و فردا از شما جدا ميگردم.
- اگر ماندم خود اختيار خون خويش را دارم ، و اگر بميرم، مرگ وعدهگاه من است .
- اگر عفو کنم ، براي من نزديک شدن به خدا ، و براي شما نيکي و حسنه است ، پس عفو کنيد. (آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد؟)
نكته كليدي وصيت امام(ع) : عفو كنيد كه قرب به خدا را همراه دارد .
- وصيت به حسن و حسين (ع) 2
- شما را به تقوي سفارش ميکنم ، به دنيا روي نياوريد ، گرچه به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست ميدهيد اندوهناک مباشيد . ....
سپس در مورد رعايت مقررات عدالت در قصاص فرمود :
اي فرزندان عبدالمطلب :
- مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد و بگوييد : امير مومنان کشته شد.
- بدانيد جز کشنده من کسي ديگر نبايد کشته شود .
- درست بنگريد! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها يک ضربت بزنيد،
- و دست و پا و ديگر اعضاي او را مبريد ، من از رسول خدا (ص) شنيدم که فرمود: (بپرهيزيد از بريدن اعضاي مرده، هر چند سگ ديوانه باشد . )
از کلام حضرت پیداست که عده ای از بنی عبدالمطلب تصمیم داشتند به بهانه ی خونخواهی حضرت علی (ع) دست به کشتارهای وسیع بزنند . اتفاقی که بعد از قتل خلیفه ی سوم در بین مسلمانان رخ داد . تلاش های حضرت (ع) برای منصرف کردن آنها ثمر نداد و ایشان مجبور شدند به خاطر حفظ جان مسلمانان ، با قصاص ابن ملجم موافقت کنند.
با توجه به تذکرات امیرالمومنین (ع) در این وصیت پیداست که مخاطب ایشان نه امام حسن مجتبی علیه السلام است و نه آقا ابا عبد الله الحسین (ع) .
نكات كليدي وصيت امام(ع) :
- دست هایتان را به خون مسلمانان آغشته نکنید!!!
- در برابر یک ضربه ی قاتل بیشتر از یک ضربه نزنید!!!
- جنازه ی او را مثله نکنید !!!
زير نويسها :
- نامه 23 (
- نامه 47 ( و من وصية له ع للحسن والحسين (ع) لما ضربه ابن ملجم : اوصيکما بتقوي الله ، والا تبغيا الدنيا وان بغتکما ، و لا تاسفا علي شيء منها زوي عنکما، ... ثم قال: يا بني عبدالمطلب، لا الفينکم تخوضون دماء المسلمين خوضا، تقولون : قتل اميرالمؤمنين. الا لا تقتلن بي الا قاتلي . انظروا اذا انا مت من ضربته هذه، فاضربوه ضربة بضربة، ولا يمثلوا بالرجل، فاني سمعت رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم يقول:( اياکم والمثلة ولو بالکلب العقور) .
محمد صالحي – شب ضربت خوردن امام ، 1395