🔴رهاسازی اسلام از انحصار فرهنگ خاورمیانه ( 1 )
🔰«ادعای جهانی بودن» اسلام با رویکرد «انحصاری به فرهنگ خاورمیانه» و خصوصا حجاز عصر نزول وحی، چگونه سازگار می تواند باشد؟!!
🔰فرهنگی که جابه جا در قرآن کریم و روایات معتبره مورد نقد و طعن و تحقیر قرار گرفته و مارک «جاهلیت» بر آن خورده است.
🔰فرهنگ رایج زمان نزول وحی در شبه جزیره ی عرب،
فرهنگی↙️
زن ستیز،
برده دار،
ستم پیشه،
خود برتر بین ،
بی اعتنا به حق حیات آدمیان ،
بود،
خودکامگی ،
و استبداد را در شکلی بدوی، ارائه می کرد.
✅شریعت محمدی(ص) در چنین فضایی متولد شد و به مبارزه با ابعاد منفی فرهنگ شبه جزیره پرداخت و ابعاد مثبت آن را تأیید کرد تا نشان دهد که «مثبت نگری» او می تواند از بیابان های فقر فرهنگ حجازی نیز گلبوته هایی را بچیند و تقدیم انسانیت کند.
🔰اگر محمد بن عبدالله(ص) ایرانی یا مصری بود و می خواست از ابعاد مثبت فرهنگ آن سرزمین های آبادتر سخن بگوید، از همان آغاز راه و بخاطر برتری های نسبی فرهنگ سرزمین های یادشده، گلبوته های بیشتری را برای چیدن می یافت.
اما ضرورت ارسال پیامبران برای کسانی بیشتر است که کمتر از مواهب طبیعت و معنویت بهره برده اند تا آنان را در ابتدا به سایر آدمیان ملحق گردانند و از آن پس در مسیر تعالی کلی بشریت، همراه دیگران طی مسیر کنند و از تجربه ها و دانش سایر جوامع و ملل بهره مند شوند.
🔰به همین دلیل بود که به پیروان خود با تأکید می گفت که؛
💠«علم را بجویید اگرچه در چین باشد»(اطلبوا العلم ولو بالصین)
💠و یا «حکمت را بیاموزید اگرچه از فردی دورو باشد»(خذ الحکمة ولو من منافق).
🔰یعنی نه بعد مسافت چین را می توان مانع رشد و تعالی قرار داد و نه بهانه ی «بیگانه بودن چینی ها». نه عذر تراشی های مقدس مآبانه ی مبنی بر «کافر و منافق بودن».
🔰اساتید در شریعت محمدی مورد قبول است و نه انگ های «غربی یا شرقی یا غیر اسلامی بودن دانش ها و تجربه ها» می تواند مسئولیت فراگیری و بهره مندی از آن تجارب و علوم را از دوش پیروان اسلام بردارد!!
💠احمد قابل رحمه الله علیه