چرا انسان به دین و مذهب پشت کرد؟
حقیقت اینكه اختلاف نظر و تفاوت در ادیان از مهمترین اسباب جنبش فكری و دوری از جمود است و از لوازم شكوفایی مواهب ذاتی است.
لیكن انسان، متأسفانه، دین و مذهب را وسیلۀ جدیدی برای اختلافهای خویش قرار داده و آن را جلوهای قوی از هوی و هوس و خودخواهی خویش کرده و با این كار باعث به وجود آمدن فتنهها و مشكلات و بحرانهایی بیشتر از قبل شده است.
انسان با همۀ اینها و پس از اینكه از این بار سنگین خسته شد و در آتشی كه به دست خویش روشن كرده بود، گداخته شد، دین را مسئول این مشكلات تشخیص داد.
ازهمین رو، به دین پشت و از آن غفلت كرد و نقش اساسی دین را كنار گذاشت و دین را فقط آیین و شعائر دانست.
این انسان در برابر مشكلات خود درماند، در برابر این فاصلۀ ساختگی جداكنندۀ اجزای خانوادۀ بشری و در برابر درگیری ها و جنگ و نگرانی قرار گرفت.
انسان در برابر همۀ اینها به فكر رهایی و خلاص بود.
روزها و سالها میگذرد و انسان در تلاش است كه راهی برای استقرار و آرامش و رفاه بیابد.
او وارد تجربههای مختلفی میشود.
این ویژگی و شناسۀ انسان امروزی است: «ظَهَرَ الفَسادَ فِی البَرِّ وَ البَحرِ بِما كَسَبَت اَیدِی النّاسِ لِیذیقَهُم بَعضَ الَّذی عَمِلوُا لَعَلَّهُم یرجِعوُنَ.» «به سبب اعمال مردم، فساد در خشکی و دریا آشکار شد تا به آنان جزای بعضی از کارهایشان را بچشاند، باشد که باز گردند.»
این مصیبتها و نگرانیها چیزی جز نتیجۀ اعمال انسان و دوری وی از حقیقتش نیست. این مشكلات انسان را وادار میكند تا به سوی پروردگارش بازگردد.
سخنرانی امام موسی صدر در کنفرانس بنیاد هماندیشی لبنان
کتاب «مسیره الإمام السید موسی الصدر»
http://mahsan.rasekhoonblog.com