سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،

چرا که فقط یک واژه نبود ، که در فرهنگ لغتی بیابی !

 

و یک کلمه ی تنها نبود ، که در هر جمله ای بنشیند ،

چرا که به هر دفتری می نشست ، خودش تنها بود !

 

و تنها سه حرف  "ع " و " ش " و " ق " نیز نبود ، که بهم آمیخته بودند ،

چرا که عمر شب زده ای می نمود ، که قیمتی ترین ظهور خداوند بود !

 

آری سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،

و امروز نیز ، به یقین می دانم ، که عشق بی معناست !

 

محمد صالحی - 29/11/94

 

بلاگ اينترنتي

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 28 شهریور 1395  ساعت 10:53 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net