مخالفت عده ای با صلح حديبيه و مشورت پيامبر با همسرش
مسلمانان در رمضان سال 6 هجري قمري ، جهت حج عمره ، بسوي مكه حركت و در نزديكي آن اطراق كردند ولي بدلايل مختلف و پذيرفتن اسلام توسط بعضي از سران قريش از جمله خالد بن وليد و توافقي كه بين پيامبر و قريش انجام شد ، قرار شد كه مسلمانان در آن سال از حج خود صرفنظر كنند و سال بعد به آن اقدام نمايند .
تاكنون ، تمامى سياستها بر اساس جنگ با مشركان پيش رفته و شايد مسلمانها فكر نمىكردند كه مىتوان با مشركان صلح هم كرد .
به همين دليل، پس از پذيرفته شدن صلح ، شمارى از اصحاب درباره موضع پيامبر(ص) و اينكه چرا در دين خود اطهار خوارى و حقارت كنيم؟ اظهار ترديد كردند .
زمانى كه صلحنامه نوشته شد ، رسول خدا (ص) به مردم دستور داد تا شتران خود را قربانى كنند و سرهاى خود را بتراشند .
اما كسى از جاى خود برنخاست.
رسول خدا (ص) مجدداً فرمان خود را تكرار كرد ، اما كسى او را اجابت نكرد .
بار سوم نيز كه مردم فرمانش را پيروى نكردند .
حضرت بر ام سلمه همسر خود وارد شد و با ناراحتي فرمود :
آيا نمي بيني كه به مردم امر مي كنم ولي فقط مي شنوند و بصورتم نگاه مي كنند ولي هيچ اقدامي نميكنند ؟!
( الا تَرَيْنَ الى الناس بالامر فلا يفعلونه و هم يسمعون كلامى و ينظرون فى وجهى )
ام سلمه به حضرت عرض كرد : شما خود شترانتان را قربانى كنيد ، مردم نيز به دنبال شما چنين خواهند كرد!
رسول خدا (ص) چنين كرد.
منبع : المغازى، ج 2، ص 613
محمد صالحي – 28/6/95
http://mahsan.rasekhoonblog.com