كسي حق پذيرش دين را ، به اكراه ندارد
- هميشه شنيده ايم كه پيامبران حق الزام و اجبار مردم براي پذيرش دين را ندارند و اين حقيقتي است چرا كه :
- فان اعرضوا فما ارسلناک عليهم حفيظا ان عليک الا البلاغ . ( سوره شوری 48 )
اي پيامبر ، تو وظيفه اي جز ابلاغ وحي و دعوت به توحيد نداري ، و اگر مردم از پذيرش آن اعراض كردند و ( يا از ماندن بر آن ، پشيمان گشتند ) ، تو را براي حفاظت آن نفرستاده ايم .
- نحن اعلم بما يقولون و ما انت عليهم بجبار فذکر بالقران من يخاف وعيد
ما به آنچه كه مردم مىگويند ( از تو ) آگاهتريم ، و تو مأمور به اجبار آنها ( به پذيرش دين ) نيستى ؛ پس با قرآني كه در دست داري ، بيادشان بياور ( آنچه را در درون خود دارند و با عقل خود ميابند ) .
- فذکر انما انت - لست عليهم بمصيطر . (سوره غاشیه – 21 و 22 )
اي پيامبر ، تو فقط ياد آور ( آن حقيقتي را كه مردمان در درون خود دارند و با عقل خود ميابند ) كه تو جز يادآوري كننده نيستي – ( و از جانب من حقي ) براي سيطره بر آنها ( براي اعمال قدرت و اجبار ) نداري .
- اما مهمتر از آن ، آنچه كه از قرآن درميابيم :
- جايگاه با ارزشي است كه خداوند براي خود مي داند :
لو كان فيهما آلهة الا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما يصفون . ( انبيا آيه 22 )
اگر در زمين و آسمان خداياني جز الله مي بود ، هر دو تباه مي شدند ، پس الله پروردگار عرش ، از هر چه به وصفش مي گويند منزه است .
- و كرامتي است كه براي بنده اش قائل است :
و لقد كرمنا بني آدم ( اسرا آيه 70 )
و قطعا بدانيد كه ما همه انسانها را ( از هر دين و ملتي ) مورد كرامت قرار داده ايم .
و به همين دليل ، به هيچوجه شان خود را در پذيرش اكراهي مردمان پايين نمي آورد .
و اين امر در آيات مختلفي بيان شده است كه :
- في الدين – قد تبين الرشدمن الغي ( بقره آيه 256 )
( اي انسان ) دين ، نيازي به پذيرش اكراهي تو ندارد . چرا كه حقيقت آن كه راه رشد است و از گمراهي تفكيك شده ، بيان و روشن شده است .
و اين مسئله در برخورد حضرت نوح با قوم خود نيز به صراحت عنوان شده است كه :
اگر چه ، همه دلايل من براي دعوتم روشن است ، ولي اگر نتواند شما را قانع كند ،
- قال يا قوم أرايتم إن کنت علي بينة من ربّي و آتاني رحمة من عنده فعمّيت عليکم أنلزمکموها و أنتم لها کارهون (هود آيه 28)
[نوح] گفت : اي قوم من ، به من خبر دهيد ، اگر از جانب پروردگارم دليلي روشن داشته باشم و او از نزد خود رحمتي به من ارزاني داشته باشد که آيا ما [بايد] آن را ، ب ، بر شما تحميل کنيم؟
- و در يك كلام :
نه تنها پيامبران حق الزام و اجبار در دين را ندارند ، بلكه مردمان نيز حق پذيرش اكراهي آن را بدون تعقل و حقيقت سنجي ندارند و تا زماني كه فهم عقلاني آنها اقناع نشود بر چيزي عتاب نخواهند شد .
- و الذين آمنوا و عملوا الصالحات ، لا نكلف نفسا الا وسعها اولئك اصحاب الجنة هم فيها خالدون ( اعراف آيه 42 )
ما كسي را مكلف نمي كنيم ( و كسي تكليفي ندارد ) جز در حد فهم و توان عقلي خود و ( البته ) كساني كه ايمان به خداي هستي دارند و عمل صالح انجام مي دهند صاحبان بهشت و جاودانگي الهي خواهند بود .
محمد صالحي – 3/7/95
http://mahsan.rasekhoonblog.com