بمناسبت #سالگرد رحلت فقیه عالیقدر مرحوم استاد #منتظری
❤️او كه آنقدر خدايي بود كه اجازه حتي يك دست بوسي به كسي نداد ❤️
وقتی بدنیا آمدم سال ۴۲ بود ، سال شروع اعتراضات و انقلاب .
وقتی بزرگتر شدم و می توانستم بفهمم ، #عکس زیبایی بر دیوار منزلمان ، مرا سخت بخود مشغول کرده بود .
در میانه آن ، امام #خمینی و در بالای آن ، مرحومان #منتظری و #طالقانی بود .
و در پایین ، مرحومان #شریعتی و #محمد منتظری .
همیشه دوست داشتم آنها را از نزدیک ببینم ولی شنیده بودم که امام تبعید است و بقیه #زندانی .
تا آنکه در سال ۵۷ ، شاه به اعتراض مردم ، تمکین کرده و دستور آزادی مرحومان منتظری و طالقانی را از زندان صادر کردند .
مرحوم منتظری ، ۱۵ سال بود که مدام یا در تبعید بودند و یا زندانی .
گروهی از #نجف آباد ، از جمله شهیدان حجتی و پارسا و .. و من که کوچکترین آنها بودم ( ۱۵ ساله ) به دیدن مرحوم منتظری رفتیم .
او در #خانه ای ساده ، در ورودی اطاقی #ایستاده بود .
همه #مشتاق دیدن او بودیم و #من بخاطر سن نوجوانی ، بسیار مشتاقتر بودم .
با ورود به اطاق ، مرحوم منتظری را که برای من مثل ماهی بود که می درخشید ، دیدم .
به سمتش دویدم و خواستم #دستش را #ببوسم .
دستش را #کشید و پیشانی مرا #بوسید و سپس به نصيحت گفت :
پسرم ، اول جوانی توست و مباد از #درس خواندن غافل شوی ؛ که کشور به شما جوانان #تحصیلکرده و متخصص خیلی احتیاج دارد .
سخن او برایم بسیار جالب بود بطوریکه هیچگاه فراموش نکردم .
اما از آن مهمتر ، آنکه در تمام مدت ورود افراد ، ایشان ایستاده بود و با یک دست دادن ، از آنها پذیرایی می کرد و به هیچوجه #اجازه_بوسیدن دست خود را به کسی نداد .
و امروز ،
او #روح آرام یافته در جنت لقای ربوبی است که هم او و هم خداوند ، هر دو از حضور یکدیگر #شادمانند .
محمد صالحی ۲۸/۹/۹۵