انسان در قوس نزول و صعود كمال
دایره از یک نقطه شروع می شود.
وقتی یک پرگار را حرکت می دهید، سر آن در یک نقطه قرار خواهد گرفت و با حرکت پرگار، دایره ترسیم می شود.
در حقیقت، دایره هستی با یک فرود و فراز تشکیل می شود.
این دایره هستی، وجود انسان کامل است، از همین رو وجه الله کامل هم انسان است.
یعنی [هستی انسان] از یک نقطه شروع می شود که آن نقطه شروع، ازل است.
من قبل از ازل چیزی را پیدا نمی کنم و بلکه چیزی وجود ندارد.
سپس [این نقطه] حرکت کرده و از وحدت به کثرت نزول پیدا می کند.
بنابراین از وحدت به کثرت آمدن، خودش نوعی نزول و پایین آمدن است.
البته منظورم بالا و پایین جغرافیایی و جهتی نیست، بلکه هر چه از وحدت به کثرت بیاییم نزول است.
در این نزول، یک نیم دایره تشکیل شده و در نهایت به مرکز کثرت – یا به قول صدرالمتألهین، «هیولای اولی» که جز قابلیت چیز دیگری ندارد – می رسد.
[نقطه انتهای این حرکت] به غیر از قابلیت ، چیز دیگری ندارد.
به قابلیت محض که رسید، پایین تر از قابلیت یا پتانشیلیتی چیز دیگری نبوده و نیستی و عدم است.
سپس مجدداً از این قابلیت، حرکتی شروع شده و در طی آن از کثرت محض به وحدت می رسد.
آنگاه در یک نیم دایره دیگر، به همان نقطه آغاز – که ازل باشد – باز می گردد.
غلامحسین ابراهیمی دینانی
-معرفت-
http://mahsan.rasekhoonblog.com