امام  علي و انتخاب مُنذر بن جارود بعنوان فرماندار و برخورد تند ايشان با او بدليل خيانت

مُنذر بن جارود ، فرماندار امیرمؤمنان در اصطخر ( از شهرهای قدیمی فارس ) بود . به علی (ع) خبر رسید که فرماندارش در توزیع ثروتها گشاده دستی می کند و به هر که بخواهد ، بدون حساب و کتاب می بخشد . حضرت در ضمن نامه ای به منذر بن جارود نوشت :

« خوبی پدرت 1، مرا درباره تو فریب داد 2 . گمان می کردم تو از شیوه و رفتار او پیروی می کنی ؛ امّا آن گونه که از تو به من رسیده ، پیروی هوا و هوس را رها نمی کنی ، گرچه به دینت آسیب برساند و به سخن خیرخواهان، گوش فرا نمی دهی، گرچه خالصانه خیرخواهی کنند . به من خبر رسیده که کارهای بسیاری را بر زمین می گذاری و برای سرگرمی و تفریح و صید ، بیرون می روی و در ثروت خداوند ، نسبت به بادیه نشینان قبیله ات گشاده دستی می کنی، گویا بیت المال، میراث پدر و مادر توست!

به خدا سوگند ، اگر این گزارشها درست باشد، شتر قبیله ات و بند کفشهایت از تو بهترند! خداوند، لهو و لعب را نمی پسندد و خیانت به مسلمانان و تباه کردن کارهای آنان، خداوند را به خشم می آورد، و کسی که چنین است، شایسته نیست که به وسیله او مرزها پاسداری شود. هرگاه نامه ام به تو رسید، نزد من بیا ». 3

منذر، نزد امام آمد و گروهی از او شکایت کردند که سی هزار دینار از بیت المال برداشته است . امام از او سؤال کرد. وی انکار نمود . او را به گفته اش سوگند داد، ولی سوگند یاد نکرد. او را از سِمتش عزل و بعد زندانی نمود. 4

توجه :

  1. منذر ابن جارود در جنگ جمل از فرماندهان امام علي(ع) بود 5.
  2. او همان كسي است كه وقتي كه امام حسين (ع) نامه اي به بزرگان بصره نوشت و از آنها دعوت به پيوستن به خود كرد ، نامه رسان و اصل نامه را به عبيداله زياد تسليم كرده و باعث كشته شدن او و متوجه شدن عبيداله از حركت امام بسوي كوفه شده و اتفاقات بعدي گرديد . 6
  3. امام هيچ ابايي از اينكه بگويد در امر انتخاب منذر اشتباه كرده ندارد ، چرا كه امور سياسي را از اموري ميداند كه به اطلاعات شخص حاكم و تجربه او و مشاوره هايي كه ميكندوابسته است و چه بسابرآيند اين سه مورد ، منجر به خطا بشود و اين براي هر حاكمي از جمله امام (ع)صادق است . ( خطبه 216 نهج البلاغه ) 7

زيرنويسها :

  1. جارود در زمان پيامبر(ص) از اهالي بحرين بود كه از مسيحيت به اسلام گرويد و از صحابه وفادار او شد و در زمان عمر در يكي از جنگها كشته شد .
  2. َامَّا بَعْدُ، فَإِنَّ صَلاَحَ أَبِيکَ غَرَّنِي مِنْکَ، وَظَنَنْتُ أَنَّکَ تَتَّبِعُ هَدْيَهُ، وَتَسْلُکُ سَبِيلَهُ ...
  3. نامه 71 نهج البلاغه (من کتاب له عليه السلام  الي المنذر بن الجارود العبدي )
  4. أانساب الأشراف، ج 2، ص 391؛ تاریخ الیعقوبی، ج 27، ص 302.
  5. الجمل:321، تاريخ الطبري:505/4،
  6. تاريخ الطبري:357/5، الکامل في التاريخ:535/2 و 536، الأخبار الطوال:231.
  7. فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ

 

محمد صالحي – 10/2/95

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در دوشنبه 27 دی 1395  ساعت 7:54 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net