شايد تو ببيني كه من اينجا تنهام ، ولي !
تو چه داني كه دلم محو تماشاي كسي است ؟
شايد كه ببيني كه دلم در طلب و يار پر از ناز ، ولي !
تو چه داني كه دلم در طلب ناز كسي است ؟
شايد يار ببيني كه به باغي پر گل پر زد و بر رفت ، ولي !
تو چه داني كه دلم سرسبد باغ كسي است ؟
شايد اكنون تو ببيني كه بخود آمده ام باز ، ولي !
تو چه داني كه دلم غرق تمناي كسي است ؟
محمد صالحي – 23/11/95