وحي از نظر استاد ديناني

🖊 استاد: هر فهمی، وحی است.

منتها تنها فهم مستقیم و بلاواسطه، فهمِ حضرت ختمی مرتبت است.

دیگری فهم باواسطه است که گاهی هم کج و کوله می رود.

وزوز زنبور، وحی است.

اگر وحی نبود، نمی توانست مُسَدّس بسازد. شش گوشه که می گویند از نظر هندسی خیلی هم سخت است.

یک وحی الهی کامل، همانی است که برای حضرت ختمی مرتبت آمده است. نقص هم ندارد.

این تئوری ما در وحی است که لزومی هم ندارد، خواب باشد.

پیغمبر، دیگر در سرّ سویدایش خالص می شود.

خلوتِ خلوت اش است؛ و وصل به حق تعالی است.

آن وقت جبرئیل اش ظاهر می شود. جبرئیل از درون حضرت می آید، نه بیرون.

هیچ کس نمی تواند جبرئیل را ببیند. در درون پیغمبر است. خود حضرت می دید.

آن هم که به صورت دحیه کلبی در روایات آمده است، ظهور برون پیغمبر است.

در یک لحظه هایی جبرئیل را در تمام وجود حضرت می بیند. باطن که خودش بود، خواست بیرون را هم ببیند، یک دحیه هم اینجا ظاهر شد.

همان دحیه که حضرت می دید، مردم هم می دیدند یا نه؟ یک دحیه کلبی بود که آن را هم می دیدند. اما آن دحیه که حضرت می دید، عایشه می دید؟

وقتی وحی نازل می شد، عایشه کنار پیغمبر نشسته بود، ولی آیا او هم همان دحیه را می دید؟ نمی دید. اگر سلمان بود می دید؟ چه کسی می دید؟

💡شاگرد: فقط خودش می دید.

🖊استاد: فقط خودش می دید. این وحی است.

 

📖 {کتاب ژرفای اندیشه، ص 194}

🖊 غلامحسین ابراهیمی دینانی

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در دوشنبه 2 اسفند 1395  ساعت 7:26 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net