آغوش خداحافظي و سلام ، ميزاني براي رفاقت خانوادگي

دوستي داشتم ، يك مهندس ايتاليايي 1 ، كه جهت ماموريتي كارشناسي ، با هم همكار شده بوديم .

گاه گاهي از آداب زندگي خود و روابط خانوادگيشان صحبت هاي زيادي مطرح ميكردند .

ايشان مي گفتند :

يكي از سنتهاي هميشگي رفتاري بين دو همسر در ايتاليا ، بغل و بوسه خدا حافظي صبح و بغل و بوسه بازگشت عصر است.

تعريف مي كردند كه :

يك روز عصر ، بعد از كار هميشگي ، به خانه برگشتم و پس از سلامي به اهل خانه ( همسر و بچه خردسالم ) ، مطابق معمول نشستيم پاي تلويزيون و بعد از يكسري صحبتهاي معمول ، شام خورديم .

موقع خواب بچه بود ، به او يادآور شدم و با هم به اطاق خوابش رفته ، پس از خواباندن او شب بخير گفتم كه از اطاق خارج شوم .

با صداي نازك و زيباي كودكي ولي لرزانش ، گفت :

بابا چراغ را خاموش نكن ، خواب به چشمانم نمي آيد .

گفتم : عزيزم چه شده است ؟

گفت : هيچ :

اصرار كردم . گفت :

شما با مامان مشكلي دارين ؟

با تعجب گفتم : نه چطور ؟

گفت : ولي من مطمئنم مشكلي بين شما هست و الا چرا موقع ورود به خانه ، همديگر را مثل هميشه درآغوش نگرفتيد ؟

يكهو به خودم آمدم كه خدايا :

چقدر اين بچه ها حساسند و ريزبين ، و از هر لحظه و رابطه ما ، يا در شادي فرو مي روند و يا در غمي جانكاه فرو مي ريزند !

به او گفتم ، نه عزيزم چيزي نيست .

باور نكرد .

مجبور شدم خانم را صدا بزنم و در حضور بچه ، آنچه را كه بدليل كدورتي ، رها كرده بوديم ، انجام داده و آن وقت بود كه بچه با شادي بيحدي پريد و هر دوي ما را با دستان كوچك ولي پر از احساس آرامش خود ، بغل كرد و بوسيد و با شب بخيري زيبا به رختخواب رفت .

و همين شد كه ما نيز فراموش كرديم كه چه بين ما بوده است .

و از آنجا بود كه به خانم خود گفتم  ، آيا يك خودخواهي شخصي من و شما ، و يا يك انتظار قابل گذشت هريك از ما ، و يا يك اختلاف كلامي و يا رفتاري بين ما ، اينقدر ارزش دارد كه شادي كودكانه فرزند دلبندمان را فدا كنيم و خود نيز در كام خود شيريني زندگي را با بغض و كينه اي تلخ كنيم ؟!

و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة ان في ذلك لآيات لقوم يتفكرون – روم 21

و از نشانه هاي قدرت اوست كه برايتان از جنس خودتان همسراني آفريد تا به ايشان آرامش يابيد ، و ميان شما دوستي و مهرباني نهاد در اين عبرتهايي است براي مردمي كه تفكر مي كنند .

  1. آقاي داندرا ، مهندس شركت دانيلي ايتاليا در ذوب آهن اصفهان

 

محمد صالحي – سال 76

https://telegram.me/naghmehsokout

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در دوشنبه 1 خرداد 1396  ساعت 7:56 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net