دلم امروز پر از بهانه بود 😔😍

 

🌹#دلم امروز پر از #بهانه بود ؛

نمی دانم از #غربت کسی می نالید ،

و یا میل به #تنهایی داشت .!

 

#چشمهایم را واسطه کردم و #اشکها ریختم ،

 

🌹و او اما ؛

 

مرا به #کنج_خلوتی کشید ، #زبانم در کام کرد و در سکوتی عمیق به #نجوایم خواند .

 

🌹#حالم غریب می نمود ،

و کم کم از خود به #بیخودی رفتم .

 

#نجوایم آرام آرام بخود نقش می گرفت ،

گویی رو #سوی_کسی می رفت ،

او که میل به تنهایی و غربت را برایم بی معنا کرده بود .

 

🌹#خامه برگرفتم تا #کاغذ را همدم احساس خود کنم ،

اما گویی #کسی بود که می گفت :

 

#راز خود را حتی از دلت #پنهان کن ،

که جز #رسوایی تو ، به چیزی رضایت نخواهد داد !

 

#دلم فریاد کرد و #کاغذ به التماس بود ،

و من شوق نوشتن یافتم .

 

🌹اما نه !

 

بگذار #خامه برنگیرم ،

 تا #کاغذ به حسرت نانوشته ای که قلبم را در خود مچاله کرده ، بسوزد و #خاکستر شود .

 

شاید #وجود_مرا نیز آنگونه چون #دودی بی رنگ اما سوزان ، در بیکرانه ای #گم کند.

 

محمد صالحی - ۱/۱/۹۶

https://telegram.me/naghmehsokout



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در شنبه 3 تیر 1396  ساعت 7:37 AM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net