امروز #جمعه بود !
تابستان !
و هوا گرم و #سوزان .
و من اما ،
#سرما همه وجودم را در خود فرو برده بود ،
گویی #خورشید ،
برای من #مرده بود .
و اینک ،
همه #احساسم یخ زده ،
و #درونم با مرگ فاصله اش هیچ نیست .
شاید #یاس را تداعی می شود ،
ولی من ،
در پس این همه #سرما ،
#طلوع_خورشید را ،
امیدوارانه ،
به #انتظار نشسته ام .
محمد صالحی - ۳/۶/۹۵
https://telegram.me/naghmehsokout