⭕️فقه زدگی باعث به دست فراموشی سپردن تیپولوژی روانی انسان ها می شود ...
ما انسانها با تیپ روانی واحدی به دنیا نمیآییم، انسانها با رنگ چشم و مو و طول قد متفاوت به دنیا میآیند، با خصایص زیستشناسی و جسمانی متفاوت، و همانطور با خصایص روانی متفاوت هم به دنیا میآیند.
🔹خانم «میلا» روانشناس انگلیسی یك تیپولوژی دارد كه آن را در تدین هم پیاده كرده است، انسانها در تقسیم اول قابل تقسیماند به انسانهای برونگرا و درونگرا و در مرحله دوم قابل تقسیماند به انسانهای كنشگر و كنشپذیر، و از اینرو انسانها چهار تیپاند: 1. برونگرای كنشگر، 2. برون گرای كنشپذیر، 3. درونگرای كنشگر و 4. درونگرای كنشپذیر. «میلا» با تحقیقات خود نشان داده كه هر یك از ادیان اعم از اسلام، مسیحیت و ... وقتی بر این چهار تیپ روانی القا میشوند به شرط اینكه این چهار تیپ آن را تمام و كمال بپذیرند و التزام نظری و عملی دقیق به آن داشته باشند، چهار نوع متدین بیرون میآیند.
🔹كسانی كه از بعد روانشناسی برونگرای كنشگرند، اینها متدینان اهل شور و نشاطند كه میخواهند با استفاده از تدین، وضع عالم و آدم را عوض كنند. معمولاً متدینان انقلابی اینطورند. میگویند دین میتواند دستمایة تحولی شود در سطح اجتماع، اینها معمولاً دست به انقلاب میزنند، میخواهند همه چیز را بههم بریزند و با دینداری درست بكنند. اینها هم برونگرا هستند و هم كنشگرا.
🔹یك دسته برونگراهایی هستند كه كنشگر نیستند، كنشپذیرند. وقتی متدین میشوند زبان حالشان این است: «عبادت به جز خدمت خلق نیست / به تسبیح و سجاده و دلق نیست». اینها تمام تلاششان این است كه خیریه درست كنند. دارالایتام درست كنند. همهاش به دنبال یك كار خیریه هستند. اصلاً نمیخواهند عالم و آدم را عوض كنند، میخواهند شما در این وضعی كه هستید كمتر درد بكشید. چه بسا آخرش یادش میآید كه نماز نخوانده است ولی هیچ هم مشكل روحی ندارد، فكر میكند این مقدار كه من عمل میكنم كمتر از نماز نیست، اگر بالاتر از نماز نباشد. از این سنخ، تعبیر به نوعدوستان و همسایهپروران میشود.
🔹سنخ سوم كسانی هستند كه درونگرا هستند و كنشگر. كسانی هستند كه وقتی متدین میشوند اهل زهد و ریاضت هستند. دائماً با خودشان مقابله دارند كه من باید كم بخندم، همیشه با خودشان ریاضت میورزند. اینها كسانی هستند كه جنبة زهد ورزی دین در آنها غلبه كرده است.
دستة چهارم كه به لحاظ تیپولوژی، درونگرا هستند و كنشپذیر، اینها معمولاً اهل عرفان و كشف شهود هستند كه دائماً میگویند دیشب خواب دیدم كه فلان. زندگیشان معمولا ً بر مجرای خواب میچرخد.
🔹شما هر چقدر بحثهای جدی بكنید نمیتوانید تیپ اول را وارد تیپ دوم بكنید. باید قبول كنیم. «لا یكلف الله نفسا الا وسعها» كه فقط مال وضو و غسل نیست كه بگویند اگر دستت زخم شده باشد غسل و وضو نداری. خدا از هركسی به اندازه تواناییش میخواهد، خوب بزرگترین توانایی هم توانایی روانی انسان است. كسی كه با این تیپ روانی به دنیا آمده، البته متفاوت است و خداوند از آن دو، یك گونه انتظار ندارد. این هم یك وسع است و چه وسعی بالاتر از توانایی روانی. چگونه ممكن است كه خداوند به وسع و توانایی مالی و مادی و وسع و توانایی جسمانی من التفات كند، اما از این غفلت بورزد؟ شما بیایید علمایی كه به صداقتشان وقوف دارید را چه در تاریخ و چه در جامعة كنونی ما بررسی كنید، ببینید آیا دینداریشان عین هم است؟ نیست، چون تیپولوژی مختلفی دارند.
🔹حال اگر شما بهدلیل فقهزدگی و شریعتزدگی عملگرا باشید از همه یك نوع عمل انتظار دارید و وقتی یك نوع عمل انتظار دارید، اولاً هركسی كه آنگونه عمل نمیكند، فكر میكنید كه متدین نیست، نمیدانید كه متدین است، اما شیوة دیانتپیشگیاش متفاوت است و ثانیاً اینكه اگر بنا بر این شد كه بر روی یك نحوة عمل خاص متمركز شوید و كاملاً بر آن التفات كنید این كار شما به یك نوع استبداد اجتماعی منجر میشود. انسانها را میخواهید مثل قرص آسپرین كنید كه یك میلیون آن هم با یكدیگر مو نمیزند. هر كه بخواهد تفاوت انسانها را انكار كند، كارش به استبداد كشیده میشود. مستبد، انسانی است كه یك انگاری را از انسان در نظر گرفته و میخواهد همه را اینطور كند.
✔️سخنرانی ایمان اخلاق و شریعت
@mostafamalekian
https://telegram.me/beshnofekrkon