آیا دنیا زندان مومن و بهشت کافر است ؟
همیشه شنیده ایم که :
الدنیا سجن المومن و جنه الکافر 1
حال سوال اینست که :
اگر خداوند جهان هستی را سرشار از نعمت آفریده و کسی را حق محروم کردن دیگران بخصوص مومنان را از آنها نداده است ( قل من حرم زينة الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق قل هي للذين آمنوا في الحياة الدنيا خالصة يوم القيامة كذلك نفصل الآيات لقوم يعلمون 2) ،
پس چگونه می تواند دنیا را زندان مومن تعریف کرده باشد ؟ آیا بهشت جایی جز بهره مندی از نعمتهای خداوندی است ؟ و یا آیا خداوند قصد تنبیه و مجازات مومنان به خود را داشته است که دنیا را زندان آنها خواسته است؟
پاسخ :
منبع و مرجع اصلی اعتقادات اسلامی ما ، قرانی است که صدور آن از طرف خداوند قطعی بوده و هر سخن دیگر ( حتی از پیامبر(ص) و ایمه(ع) – به نص صریح خودشان 3 ) بدلیل ابهام در صدور و یا ابهام در کلمات و معانی ضبط شده ، باید به خط کش قرآن سنجیده شود و در صورت همطراز نبودن ، رها گردد .
بنابراین سه گونه می توان به حدیث مذکور نگاه کرد :
- فارغ از سند حدیث ، ظاهر آن با آیه مذکور و آیات مشابه دیگر تطابق نداشته و مردود است .
- و ، آنچه که از ظاهر آن برمی آید ، صرفا گزارشی است که پیامبر(ص) از بیان کرده است که مسلمانان ، روشی را در زندگی خود برگزیده اند که به بهانه زهد و یا حرمت بهره مندی از لذات دنیوی ، جز یک زندان برای آنها حاصل نشده است ، در حالیکه دیگران ، با بهره مندی حداکثری از نعمات الهی ، آنرا بهشت گونه کرده اند .
نه آنکه پیامبر(ص) در مقام بیان یک جامعه آرمانی و معیاری در عدم بهره مندی از مواهب طبیعی و لدات دنیوی ، برای مومنان بوده باشد . ( اگر به متن کامل حدیث دقت شود ، سخن بر نخوردن طعام توسط سلمان فارسی است و استناد به حدیث مذکور)
- و ، آن دیگری را که می توان بر باطن آن حمل کرد ، یک تعبیر عارفانه است که انسان مومن که آشیانه امن و آرام او جایی نیست جز در جوار قرب الهی 4، در حالی که انسان بی خدا ، همه آمال و آرزوهای خود را که ، همینجا یافته و آنسرای دیگری نمی داند ، ، ولی در نهایت اوست که با پای کشیدن از این سرا ، خواهد دید که است 5 .
البته باید توجه شود که ، هر چند این نگاه از منظر عارفانه ، نگاه درست و زیبایی است ولی کاربرد زندان برای دنیا به معنای محل سختی کشیدن و آزار دیدن ، کلمه مناسبی نمی باشد و تاویل فوق را باید با احتیاط بکار برد ، چرا که یک عاشق ، برای رسیدن به معشوق ، زمان و مکانی را برای آراستن خود لازم دارد ، که به آن نیز از منظر شرط لازم برای رسیدن به او ، عاشقانه مهر می ورزد .
و در یک کلام :
خداوند دنیا را برای زندگی خلق کرده است و کسی را در بهره مندی از مواهب آن ، به بهانه گرفتن جایگزین آن در آخرت ، مذمت و یا ممنوع نکرده است ، بلکه دنیا را محلی برای تعالی روحانی انسان معرفی کرده 6، که نباید خود را مقیم و زندانی آن کند 7 ، و باید از آن صرفا بعنوان ابزاری برای رسیدن به آن کمال معنوی که در سرای جاودانه دیگر تکمیل می شود ، استفاده نماید . ( زين للناس حب الشهوات من النساء و البنين و القناطير المقنطرة من الذهب و الفضة و الخيل المسومة و الانعام و الحرث ذلك متاع الحياة الدنيا و الله عنده حسن المآب 8 )
زیرنویسها :
- پیامبر(ص) امالی شیخ طوسی، ج 1، ص 346
- اعراف 32
- أيها الناس ما جاءكم عني يوافق كتاب الله فأنا قلته و ما جاءكم يخالف كتاب الله فلم أقله – 860 نهج الفصاحهو وسائل الشيعه، ج 18، ص 79، ح 15
- ما به فلک بودهایم یار ملک بودهایمباز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست
گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست مولوی – غزل 463
- فاعبدوا ما شئتم من دونه قل ان الخاسرين الذين خسروا انفسهم و اهليهم يوم القيامة الا ذلك هو الخسران المبين - زمر 15
- ان الدنيا .. مسجد احباء الله و مصلى ملائکة الله-و مهبط وحي الله و متجر اولياء الله-اکتسبوا فيها الرحمة و ربحوا فيها الجنة ... – امام علی(ع) حکمت 131 نهج البلاغه
- قال علی (ع): الدنيا دار ممر لا دار مقر و الناس فيها رجلان -رجل باع فيها نفسه فاوبقها و رجل ابتاع نفسه فاعتقها – حکمت 133
- آل عمران 14
محمد صالحي – 20/9/96