آیا خداوند حیات دنیوی را زینت کفار و مذموم شمرده است ؟
در قرآن ، به زندگی دنیایی ، بعنوان زینت کفار ، نگاه شده است :
زين للذين كفروا الحياة الدنيا – بقره 212
و کالاهایی که جنس دنیایی داشته را ، دوست داشتن زنان و فرزندان و ثروتهای مادی که از لوازم یک زندگی انسانی است ، معرفی کرده است :
زين للناس حب الشهوات من النساء و البنين و القناطير المقنطرة من الذهب و الفضة و الخيل المسومة و الانعام و الحرث ذلك متاع الحياة الدنيا و الله عنده حسن المآب – آل عمران 14
اما سوال اینست که آیا این بمعنای مذموم بودن حیات دنیوی و برحذر بودن از آنست ؟
آنگونه که از آیات فوق فهمیده می شود ، صرفا گزارشی است که کالا و لوازم حیات و زندگی اینجهانی را دوست داشتن متعلقات یک زیستن معمولی از قبیل زن و فرزند و اموال دانسته ، نه اینکه آنها را مذمت و دستور به اجتناب داده باشد و اینکه از لفظ دوست داشتن استفاده کرده ، برای نشان دادن نیاز فطری انسانها به آنهاست که خداوند درون هر انسانی قرار داده و اگر بیان کرده که زندگی اینجهانی برای اهل کفر آرایش و زینت داده شده ، منظور ، دل بر آنها نهادن است و بی ایمانی و رها کردن سرای دیگر ، نه آنکه صرف توجه خاص اهل کفر به حیات دنیوی ، نشان منفی بودن و لزوم کناره گیری از آن باشد .
دلیل این امر در آیات زیر واضحتر بیان شده است :
- و الله عنده حسن المآب – آل عمران 14
حیات انسان در هستی ، محدود به زیست دنیایی نبوده و بلکه سرای دیگری هست که انسان به خدا نزدیکتر خواهد شد و آنجاست که نیکویی حقیقی را خواهد دید و لمس خواهد نمود . بنابر این ، بی ایمانی به آنجهان و فریفته اینجهان شدن و خود را مشغول آن کردن ، زیانبار خواهد شد نه صرف خود متعلقات زندگی دنیایی .
- قل من حرم زينة الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق قل هي للذين آمنوا في الحياة الدنيا خالصة يوم القيامة كذلك نفصل الآيات لقوم يعلمون – اعراف 32
گویی فهم و برداشت غلط مردمان زهدخو که اعراض از دنیا و متعلقات و زیباییها و زینتهای آن را شرط رسیدن به بهشت خداوند می دانند ، او را چنان نگران کرده که فریاد اعتراض خود را به شکل سوالی توبیخ گونه ، آنگونه بر سر اندیشه غلط فوق بلند می کند که مبادا روزی کسی به نام خدا و سیر زاهدانه اش بسوی او ، دنیا را بر مردمان ببندد و بهره مندی آنان را از متعلقاتش حرام بشمارد .
و در ادامه چنین گوشزد می کند که ، در هنگام خلقت بندگان خود ، زینتهای دنیوی را از لوازم زندگی آنها و بهره مندی آنان را از رزق های ناآلوده که در سرتاسر جهان پراکنده کرده ، قرار داده است و قطعا اولویت استفاده از آنها با مومنان الهی است ، همان گونه که در سرای دیگر نیز خاص همانها خواهد بود . بنابراین هیچکس حق تحریم هیچ بهره مندی دنیایی را نداشته و ندارد ، مگر آنکه دلیلی بر آلوده بودن و ناپاکی اش یافت شود ، و الا در آن سرا نیز بر او حرام خواهد شد. (و لقد كرمنا بني آدم و حملناهم في البر و البحر و رزقناهم من الطيبات .... و من كان في هذه اعمي فهو في الآخرة اعمي و اضل سبيلا – اسرا 72 ، حافظ : ز میوه های بهشتی چه ذوق دریابد کسی که سیب زنخدان شاهدی نگزید ؟)
- كلا بل لا تكرمون اليتيم و لا تحاضون علي طعام المسكين و تاكلون التراث اكلا لما و تحبون المال حبا جما كلا اذا دكت الارض دكا دكا و جاء ربك و الملك صفا صفا و جي ء يومئذ بجهنم يومئذ يتذكر الانسان و اني له الذكري يقول يا ليتني قدمت لحياتي – فجر 17 تا 24
دل بر آنچه از لوازم رندگی مادی دنیایی است نهادن و همه سرمایه های مادی و معنوی خود را در همین سرا هزینه کردن ، و چیزی برای آن سرا دخیره ننمودن ، به پشیمانیی منجر می شود که دیگر راهی برای بازگشت و جبران نخواهد داشت .
محمد صالحي – 20/9/96