ایمان و اسلام از دو مقوله متفاوتند
ایمان از مقوله جستجوست و اسلام از مقوله قرار
انسان در زندگی دنیایی خود ، با سوالهای اساسی ای روبرو بوده که دغدغه های دایمی او بوده و در صورتی که پاسخی برای آنها نیابد ، دچار اضطرابها و ترسهایی جدی می گردد :
سوالهایی از قبیل : من اینجا چه می کنم ؟ چرا زندگی سخت است ؟ آیا من رها شده ام ؟ چه اتفاقی با مرگ برای من می افتد ؟ آرزوهای من چه می شوند ؟ این همه ظلم و یا ناحقها چه خواهند شد ؟ آیا زندگی با این همه سختی و رنج ، ارزش زیستن دارد ؟
و دهها سوال دیگر ، که فیلسوفان وجودگرا ( اگزیستانسیل ) به آنها دغدغه های وجودی و دلواپسیهای غایی انسان می گویند و اروین یالوم 1 آنها را در 4 دغدغه اگزیستانسیل خلاصه می کند : ( تنهایی ، آزادی ، مرگ و معنای زندگی )
و قطعا انسانی که درگیر این دغدغه هاست دچار ترسهای عمیق و جدی ای می شود که لازمه جستجو برای یافتن معنای زندگی و پناهگاهی برای امنیت روانی اوست .
چنین انسانی که به جستجوی مامن می افتد و در قرآن به مومن نام برده شده ، دو شیوه برای یافتن مامن و پناهگاه و رهایی خود از ترسها و اضطراباتش می تواند انتخاب کند : 2و 3
- جستجوی آنانی که مدعی یافتن پناهگاه و رسیدن به آرامشند . ( نسمع / ملک 10 )
- جستجوی خود مامن و پناهگاه ( نعقل / ملک 10 )
- در شیوه اول :
شخص جستجوگر با دو ایمان متفاوت روبروست ، ایمان قبل از اسلام اولیه و ایمان بعد از اسلام اولیه و نیز با دو اسلام متفاوت ، یکی اسلام بعد از ایمان اولیه و دیگری اسلام بعد از ایمان ثانویه .
این شخص جستجوگر مامن ( مومن )، در ایمان اولیه خود ، با مواجهه با کسانی که مدعی یافتن پناهگاهند ( پیامبران ) 4 و اعتماد به سخنان آنها ( نسمع / ملک 10 )، خود را به آنها می سپارد و تسلیم دعوت آنان می شود که در قرآن به آنها مسلمان ابتدایی گفته می شود . ( قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لكن قولوا اسلمنا – حجرات 14 )
اما از آنجا که خداوند ، انسان را با عقل ، به قابلیت خداگونگی مجهز کرده ، از چنین انسانی ادامه جستجو را خواستار شده است تا خود نیز شنیده هایش را بیازماید و از اسلام اولیه فراتر رفته و وارد ساحت ایمان ثانویه شود . ( يا ايها الذين آمنوا آمنوا بالله – نسا 136 ) . همان جستجوگری ابراهیمی که به یقین منجر شده ( ليطمئن قلبي / بقره 260 ) و او را به تسلیم در برابر خود خداوند که همان اسلام ثانویه است و اطمینان و آرامش قلبی 5 می رساند . و این ایمان ثانویه و اسلامِ ناشی از آن است که ارزشی ورای همه تسلیمهای کور دارد . ( و الذين اذا ذكروا بآيات ربهم لم يخروا عليها صما و عميانا – فرقان 73)
- و اما در شیوه دوم :
شخص جستجوگر ، با پذیرش ریسک هر خطایی در مسیر ، برای یافتن خود مامن و پناهگاه ، به راه می افتد (نعقل / ملک 10 ) و از آنجا که نیاز وجودی او در یافتن پاسخهای حقیقی دلواپسیهایش می باشد ، قطعا مشمول لطف هدایتگری هستی خواهد شد . ( و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين – عنکبوت 69 ) و البته از نگاه خداوند ، این نحوه جستجو ، یکی از مصادیق خردورزی خوانده شده است . ( فبشر عباد الذین الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هداهم الله و اولئك هم اولوا الالباب – زمر 17 و 18 ) 6
زیرنویسها :
- روان درمانگر اگزیستانسیل آمریکایی
- قالوا لو كنا نسمع او نعقل ما كنا في اصحاب السعير – ملک 10
- اگر طالب خوشی و آرامش روح هستی، پس ( به آموزه های مذاهب ) ایمان داشته باش ، لیک اگر طالب آنی که مُریدِ حقیقت باشی، پس تحقیق و جستجو کن . – نامه نیچه به خواهرش در سال 1865
- انما المؤمنون الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم – انفال 2
- الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب – رعد 28
- البته در این شیوه بر خلاف روش نیچه ، راه حل پیامبران نیز یکی از راه حلهای مسیله شمرده شده و در جستجوگری انسان لحاظ می شود .
محمد صالحی – 31/3/97
https://telegram.me/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com