چرا دایم نگرانیم و مضطرب ؟
یکی از مهمترین ویژگیهای عصر صنعت و تکنولوژی ، آویزان شدن بیش از حد بر علم و عقل بود و رها پنداشتن انسان در هستی و القا این اصل موهوم که خوشبختی را مساوی خوش بودن ناشی از بهره بردن از لذات مختلف و متعدد مادی دنیایی دانستن .
در این طرح مدرنیته برای انسان و زندگی او در دنیایی صنعتی – تکنولوژیک که او را سرشار از سراسیمگی برای درآمد بیشتر تا رسیدن به فاکتورهای کامیابی مادی کرده است ، سرنوشت او را به شکلی رقم زده که دایم در حال دویدن و پرکردن اوقات خود بوده بگونه ای که لحظه ای برای استراحت و مطالعه و فرو رفتن در خود برای کشف درون خود از قابلیتها ، تواناییها ، احساسات و عواطف و... خود نمی یابد.
وقتی که به این فرایند همگانی زندگی ها نگاه می کنیم ، تنها واقعیتی که به فراموشی سپرده شده و گویی هرگز وجود ندارد ، لحظه اکنون است ، لحظه ای که برای دیروز ، آینده بوده و بزودی نیز دیروز می شود و همین امر باعث شده که پیوسته در رنج گذشته و آینده بسر بریم .
رنجی که یا ناشی از دو از امر زیر در گذشته است :
- آنچه در گذشته بر ما رفته و ما از آن خاطره خوشی نداریم و به سرمایه زباله ای ذهنی خود تبدیلش کرده ایم ( مانند شکستها ، زیانها ، از دست رفته ها و ... )
- آنچه در گذشته بر ما رفته و ما از آن خاطره خوبی داریم و حسرت آن را می خوریم ( مانند مسافرتی شاد ، موفقیتی دلچسب ، تولدی نو و ... )
و یا ناشی از دو امر زیر در آینده است :
- ترس از آنکه نکند دوباره آن خاطرات بد تکرار شود ( شکست بخورم ، زیان ببینم ، کسی بمیرد و .... )
- آرزوی تکرار مجدد آن خاطرات خوب و بعضا غیر قابل تکرار و یا مشابه آنها در زندگی دیگران ( شغل ، منزل ، ماشین ، پیروزی ، تولد و ... )
متاسفانه گذشته بجای آنکه آگاهی مارا به شرایط ناپایدار و ناماندگی دنیا بیشتر کند و تجربه فناپذیری هر آنچه از جنس دنیای مادی است را در ما بیشتر بنشاند ، مارا تبدیل به مخزنی از سرمایه های رسوبات خاطرات خود کرده است که دایم در حال هزینه کردن از آن پس انداز رسوبات گذشته ، برای زندگی خود هستیم .
بطور مدام یا تمام انرژی روانی خود را در حسرت از دست داده ها و از دست رفته های خود در گذشته هدر می دهیم و یا در آرزوی تکرار خوبها و برآوردن ناکامیهای گذشته در آینده بسر می بریم و شادی خود را منوط به تحقق آن آرزوها کرده ایم .
اما آیا این تکرار مدام فرایند فوق در زندگی چند ده ساله هر انسان بالغ و به تعداد انسانها ، چقدر او را در رسیدن به خوشبختی و شادکامی موفق کرده است ؟
جز افزونی روزبروزه و عام افسردگی در جهان و بخصوص در غرب متمدن و برخوردار از همه مواهب مادی زندگی !؟ ( کتاب خوش بینی آموخته شده ، ص 15 و 16 ، دکتر سلیگمن )
امام علی(ع) ، راه بی رنج زیستن را زندگی در حال می داند که نه بر از دست رفته ها نومیدانه حسرت خوریم و نه بر داشته ها چنان آویزان شویم که فراموش کنیم جنس اینها نیز ناماندنی است :
الزهد کله بين کلمتين من القرآن قال الله سبحانه- لکيلا تاسوا على ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم 3 - و من لم ياس على الماضي و لم يفرح بالآتي- فقد اخذ الزهد بطرفيه - حکمت 439
و همین اصل مهم از بهترین دستاوردهای فلسفه اگزیستانسیل و روانشناسی مثبت گراست که شاخه ای به نام ذهن آگاهی را مطرح کرده و به انسان گوشزد نموده که :
- ذهن محل ذخیره اطلاعات گذشته ما و شگردش مقایسه و قضاوت کردن است .
- تو مساوی ذهن خود نیستی بلکه تو فراتر از آن هستی ، که در هر لحظه می توانی از اطلاعات ذهنت بطور خواسته و ارادی استفاده کنی و یا خود را رها شده در اختیار او قرار دهی .
- در صورت جدا کردن خود از فعالیت ذهن ، تو فقط تبدیل به یک مشاهده گر امور و اتفاقات می شوی و از خوب و بد کردن آنها که از نتایج قضاوتهای ذهن است رها می شوی .
- با این امر ، بسیار رنجهای تو که ناشی از قضاوتهای ناخواسته ذهن است ، از بین رفته و باعث هشیارترشدن و بهتر دیدن زیباییهای زندگی می شود .
- با تکرار این عمل مراقبه گونه ، ذهن خود بخود تبدیل به یک ابزار ذخیره آنهم خاطرات و اطلاعات بی رنگ و قضاوت شده و از مرکز فرماندهی و تصمیم گیری خارج می شود .
- و اینجاست که وقتی عوامل رنج انسان از بین رفت ، علیرغم همه سختیهای این جهانی ، آرامش و شادی بر او فرو می ریزد .
فرحين بما آتاهم الله من فضله و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لا هم يحزنون – آل عمران 170
محمد صالحی – 22/9/97
علل همه گیری افسردگی در کشورهای توسعه یافته – دکتر سلیگمن
اجمالی بر ذهن آگاهی