نغمه هاي سكوت – دلنوشته هاي محمد صالحي

  1. بيائيم زندگي را دوباره معنا كنيم ، بيائيم زندگي را دوباره زندگي كنيم
  2. محبت و بخشندگي‌ِ معامله اي ، ارتشايي و شخصيتي
  3. اسرار دلم را تو چه دانی که چه هست ؟
  4. هر چه تماشايي دل شد بپسند
  5. من در هیاهوی این دیار غریب
  6. و خداوند انسان را به شکل خود آفرید
  7. شب قدر ، میزبانی ما و میهمانی خدا
  8. به پرواز خو کنیم
  9. عشق زمین برایت تنگ کند
  10. عشق زمینی و آسمانی ندارد
  11. احساس عاشقانه خدا
  12. گفتی سکوت میکنی و ندانستی که من
  13. فال من دست کسی ناپیداست
  14. رابطه خدا و بنده ، پيوندي از جنس عشق يا ترس ؟
  15. که امروز ، مال من و خداست .
  16. احساس عاشقانه خدا
  17. و من آنم که باد
  18. نفس گرمت
  19. در غریبستان دنیا
  20. شاید تو از این خیابان رد بشوی
  21. خدايا تنم پير شد ، نديدم روي ياري !
  22. خيال كسي در خيال من آمد پديد
  23. یک عمر ، پشت در آن خانه نشستم
  24. من فقط ، عصاره یک عمر تنهاییم
  25. درد فراق
  26. اي عاشق دلخسته و زار
  27. روزي از خدا پرسيدم !
  28. شانه هایم بتو میسپارم برای یک لحظه اشکهای تو !
  29. و گذر کن از این دیار پر از خلوت و سکوت و تنهایی ،
  30. خدا فقط در لحظه اکنون حضور دارد
  31. تمام هستي را در آغوش كشيده ام
  32. معشوقه های زمینی ،
  33. مي توان ، سوار بر امواج شد .
  34. خداوند چیزی جدای از هستی نیست که بخواهی به او فکر کنی .
  35. جای تو در این ناکجا آباد نیست .
  36. بسوز و اشک بریز !
  37. عشق چنان تحولي در آدمي ايجاد ميكند كه:
  38. ای چشمهای پر از وجود من
  39. ای همه بهانه چشمهایم !
  40. گر سالك راه عشقي ، پريدن در آتش را برگزين .
  41. گاهی در گوشه دنجی از کوچه دلتنگی ،
  42. گاهي مي نشينم ،و در سكوت و سكون ، چشمهايم مي بندم .
  43. دعای مادر
  44. امروز ، داشت تمام میشد ،
  45. عمرم گذشت
  46. بچه بودیم و گذشت
  47. ای انسان !
  48. ای کاش میشد ،
  49. وقتی که ماه وش روی تو
  50. انتظار ،
  51. و علی تنها سر در چاه میکرد و میگریست !
  52. ای چشمهای پر از وجود من ،
  53. چه كس داند ،
  54. در مسیر زندگی ما ،
  55. ای خدا و آقا و مولاي من
  56. اگر روزی چشمهایت با اشک ، براقتر شد ،
  57. اگر به كسي از جنس آدمها تكيه كردي ،
  58. گر مرد رهی در دشت جنون پا بگذار
  59. ما عادت كرده ايم - در رساي پدر
  60. سکوت ! زیباترین کلام بين عاشق و معشوق است .
  61. خدا لحظه هاي شاد زندگيست !
  62. پدر ،
  63. انسانها ،
  64. انسانها فقط هدیه های خداوندند به مسیر رشد ما
  65. و خداوند اولين معلم بشر بود
  66. نگار من !
  67. بعثت نور
  68. امشب ،
  69. محبت به کسی که به ما محبت کرده ،
  70. و خدا خود خود خود زندگیست .
  71. نه كسي را قضاوت كن .
  72. با ارزشترين هديه دروني خداوند به ما ،
  73. زندگي ، جاده اي هموار نيست
  74. خدايا
  75. عشق جایی جز دل ندارد ،
  76. جانان من !
  77. باشگاه روح سازي
  78. دوست داشتن ، تنها نياز ذاتي انسان
  79. این عمر چه بی خبر ولی چه پر شتاب میگذرد ؟
  80. عشق یک اعتقاد نیست .
  81. تو چون خورشید باش !
  82. تو فقط مهربان باش ،
  83. اما تنها کسی که همیشه هست ،
  84. الدنیا مزرعه الاخره - پیامبر(ص)
  85. اگر عشق شعله ور شود
  86. عشق را نمي توان به زنجير كرد .
  87. چه كس گفته خدا دور است و ناپیدا ؟
  88. ای قطره بارانی !
  89. زندگی پر است از پستی بلندیها
  90. رو ، در هر و با هر آنچه هستي خوش باش
  91. زندگی یعنی رفتن و پذیرش ریسکهای راه
  92. شادماني در تنهايي
  93. وابستگي يا دلبستگي در عشق
  94. ای چشمهای من ،
  95. لا اله الا الله !
  96. چه درونم تنهاست !
  97. و تنهایی ،
  98. سالها و سالها گذشتند ،
  99. آنگاه كه در كوچه و خيابان گام بر ميداري ،
  100. آدم از سر شوق دیدار معشوقه ای که دید ،
  101. زندگی بالارفتن از نردبان نیست
  102. سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،
  103. يادم آيد سر پرواز آن روز
  104. چرا آدماي مختلف در مسير زندگي ما قرار مي گيرند ؟
  105. شب است و پائیز است و
  106. از یه جایی به بعد ،
  107. اگر دو چیز را یاد بگیریم ، هیچگاه کسی باعث آزار دیگری نخواهد شد :
  108. هیچگاه ، منتظر هیچ كس نباش !
  109. هيچگاه حسرت ديگري را نخور
  110. ذهن یک عارف تا به سکوت نرسد ، او راه بجایی نخواهد برد .
  111. به راه ادامه دهیم و توقف نکنیم
  112. عشق چنان تحولي در آدمي ايجاد ميكند كه :
  113. هیچ چیزی ماندنی نیست ؛
  114. هیچگاه به پشت سر نگاه نکن !
  115. پدر
  116. معشوقه های زمینی ، تمرین عاشقی اند
  117. سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،
  118. زمینیان ،
  119. من پر از خستگي از دويدن هستم .
  120. عشق يك احساس نیست ،
  121. من عمریست که حرفهای دلم زخم خورده اند .
  122. زندگی چون یک رودخانه در گذر است ،
  123. ديروز بود كه كودكي بيش نبودم !
  124. پدر و مادر و همه دیگران ،
  125. .. و بدان
  126. زندگی میدانی برای رقابت بر سر ایدآلهای ذهنی نیست .
  127. شايد تو ببيني كه من اينجا تنهام ، ولي !
  128. خاطرات ما از گذشته
  129. بندگان خاص خداوند
  130. خودت باش ،
  131. عشق را بايد جست ،
  132. عشق_یعنی_دل_شدن
  133. سهراب جان
  134. آنانکه نقش های زمینی را انتخاب می کنند ،
  135. آيا گنجشككان ، براي دل ما آواز مي خوانند ؟
  136. اتفاق هر لحظه را بپذير و از آن عبور كن
  137. خلوتی با عشق
  138. دلم امروز پر از بهانه بود
  139. زندگی :
  140. روزهای_عمر
  141. امروز جمعه بود !
  142. پایه_های_زندگی
  143. خانه مرا تنگ ‌شده بود !
  144. عشق برای هم بودنست
  145. گاه گاهی بود و تنهایی و من
  146. انسان خدایی صفت
  147. و هیچکس مرا نخواهد فهمید !
  148. همیشه گفته اند :
  149. زندگی و مرگ
  150. چون #آبی باش که در رودخانه ای در جریان است .
  151. عمری در طلب وصال تو ،
  152. درد روان یا درد جسم ؟
  153. اشتباهي كه مرا به زمين زد و بالا برد !
  154. من امروز ،
  155. سالهای عمر بود که بی هیچ چانه و تخفیفی از روبرویم می گذشتند .
  156. امروز چقدر لحظه ها دیر گذشتند؛
  157. ما چقدر تنهائیم
  158. گاهی فکر میکنم ،
  159. عاشق کسی شو که دوست داری با او جاودانه شوی
  160. من در هوای کوی تو سنگلاخها طی نمودم 
  161. انسان عاقل ، چاره ای جز عاشق شدن ندارد .

 

http://rasekhoon.net/user/wpostedit/8/556989/

7/11/94



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 7 بهمن 1394  ساعت 8:46 AM نظرات 0 | لينک مطلب

دين در باور يا انديشه 

  1. منشا دين نياز انسان به آرامش روحانيست
  2. پایه های دین از منظر قرآن کریم
  3. پلوراليسم فلاح آری ، پلورالیسم فقط نجات نه
  4. چرايي ارسال پيامبران(ع) -1
  5. پیامبران نیامده اند چیز جدیدی یاد بشر بدهند
  6. دین یا شریعت ، تفاوت در چیست ؟
  7. آیا فرقه های مختلف مدهبی از نظر خداوند به رسمیت شناخته شده اند ؟
  8. هیچ متنی در خلأ متولد نمی شود حتی وحی
  9. آیا سخنان پیامبر و امامان در احوال فیزیکی و اوصاف روانی انسانها قواعدی کلی و فراتاریخی بوده اند ؟
  10. آیا خداوند کسی را در این سرا عقاب و مواخذه می کند ؟
  11. جايگاه فقه در دعوت انبيا
  12. انسان هیچ راهی جز حضور در بهشت لقای الهی ندارد ( چه درست رفته و چه خطا کرده )
  13. کیفیت زندگی آن سرا ، مشابه کیفیت زندگی این سرایی ماست
  14. مبارزه با نفس یا تربیت نفس ؟
  15. آیا باید از خدا ترسید ؟
  16. مظلومیت قرآن ( دین ) در بین مدعیان راهبری دینی
  17. فشرده کردن روزه در یکماه ، هدف تربیتی تزکیه ای آن را تامین نمی کند
  18. آیا شیوه اجتهادی فقهای اسلام منطبق بر شیوه خداوند است ؟
  19. تشیع‌، به دو روایت : روايتي كه در قرن ششم معروف بوده است و روايت پس از آن - دكتر بابايي
  20. جايگاه عقل در آموزه هاي ديني
  21. #معیار و مقیاس دیانت ، #اخلاق است نه شناسنامه و نه کثرت نماز و روزه
  22. اقلیم های جسم و روح
  23. و مرگ ، تنها يك كليد ، براي باز كردن درب ورود به جهان جاودانه آخرت است
  24. دوست من ، قیامت را همین جا محقق کن
  25. آیا مراسم متوفی ، سنت اسلامی است ؟
  26. آیا انسان در رنج آفریده شده است ؟
  27. آیا خداوند ، شادمانان را دوست ندارد ؟
  28. آیا سرنوشت نهایی انسان "بی حزن و خوف بودن " است یا "معلق بودن بین خوف و رجا " ؟
  29. اولیاء ( دوستاران و دوست داشته های) خدا کیانند و سرنوشت نهایی آنها چیست ؟
  30. آنچه حقیقت این هستی است محبت است نه عشق
  31. آیا خداوند حیات دنیوی را زینت کفار و مذموم شمرده است ؟
  32. آیا دنیا زندان مومن و بهشت کافر است ؟
  33. دنیا در نگاه و کلام امام علی(ع)
  34. روش فهم دین از دیدگاه آیت الله حیدری (چکیدۀ کلّ بحث
  35. احكام اجتماعي فقه و چالش عقلاني ، عدلي و اخلاقي پيش رو
  36. ظن فقیه ، آغاز انحراف - مرحوم آيه اله غروي
  37. آيا فقط يك فهم ، از نظر خداوند معتبر است ؟
  38. كسي حق پذيرش دين را ، به اكراه ندارد
  39. رعایت #وحدت جامعه ، اصل اساسی قرآن🍁
  40. پلوراليسم فلاح آری ، پلورالیسم فقط نجات نه
  41. انسان مومن ، بدون عمل صالح ره بجایی نخواهد برد !
  42. پلورالیسم دینی
  43. بهشت خداوند از آن کیست ؟ فقط مسلمان یا !!
  44. چرا اکثریت مردم جهان بهشتی اند ؟
  45. مصداق اسلام در قرآن كريم
  46. 🍁#عتاب تند خداوند به مدعيان #راهبري ديني در طول تاريخ🍁
  47. آيا همه قرآن ، همان اوايل بعثت بر پيامبر نازل شده است ؟ ( نزول دفعي )
  48. برداشتی از آخرین سفارشات پیامبر در حجه الوداع
  49. نگاهي مجدد به مفاهيم جاهليت و آثار ظهور اسلام
  50. از شواهد تقدم #رحمت بر #غضب در قرآن
  51. جامعیت دین به چه معناست ؟
  52. تکالبف دینی ، اجبار یا اختیار ؟
  53. اقامه عدالت ، وظيفه پيامبران يا مردم
  54. تاثیر تحولات اجتماعي در تغییر مجازات ها چگونه است ؟
  55. ارتداد یا تغییر عقیده
  56. حقوق بشر کدام است ؟
  57. گسست عاطفي والدين ، عامل اصلي ناهنجاريهاي اخلاقي جامعه امروز ما
  58. خروجی سیستم قضایی موجود در رابطه با خانواده ، به یک نظام غیر اخلاقی منجر می شود
  59. ده_فرمان مقدسی که #موسی (ع) در طور سینا روی الواح دریافت کرد چه بودند؟
  60. شوخی و خنده آري ، اخمو بودن نه
  61. اثر و نقش دعا
  62. از نشانه هاي بنده هاي مهربان خداوند
  63.  پیامهای ابلاغی خداوند در قرآن
  64. اجازه ندادن خداوند به پیامبر(ص) ، جهت لعن به جانیان و ظالمان
  65. رعایت وحدت جامعه ، اصل اساسی قرآن
  66. تنها ، عمل بنده و رحمت خداوند ، وسیله نجات بنده است
  67.  
  68. هدف امام حسین(ع) در واقعه کربلا از نظر ایشان یا نظر شیعیان ؟ -
  69.  
  70. احاديث نقل شده از پيامبر(ص) و ائمه (س) در چه صورتي قابل اعتنا است ؟
  71.  
  72. خانم رابعه عدويه بنيانگذار عرفان عاشقانه
  73. دستور پيامبر(ص) به استفاده از عقل و عدل و انصاف در امر قضاوت
  74. دستورات پيامبر(ص) در مورد نحوه قضاوت و برخورد با مردم به امام علی(ع)
  75. الزامات تبليغ و مديريت در كلام پيامبر(ص)
  76. رابطه خدا و بنده ، پيوندي از جنس عشق يا ترس ؟
  77.  خدا در نگاه خانم سیمون وی عارف فرانسوی قرن 20
  78.  
  79.  
  80. درخت ممنوعه ( منهيه ) چه بود ؟ و چرا آدم و حوا عريان شدند ؟ - 1
  81. از خدا بی واسطه بخواه ، مطمئن باش بی واسطه خواهد داد – 1
  82. آيا خداوند كسي را عذاب مي كند يا دوري از او ، خودش عذاب است ؟
  83. ماجرایي واقعی از بسط خرافات در عقاید
  84. ماجراي عاشق شدن شمس به كيميا خاتون ( و غيبت به يكباره شمس ) - 1
  85. يا آنچه در مورد قصه كيميا خاتون 25 ساله و شمس 60 ساله ميگويند قابل استناد است ؟
  86. آواتار مفهوم پيامبر در آيين هندو
  87. چرایی وجود و حضور دیگران در سرنوشت ما
  88. مثبت نگاه كن ، همه چيز براي شاد بودن بتو داده شده است
  89. سرود شگفت آور " آفرينش " در سروده هاي دين ودايي هند باستان
  90. .
  91.  
  92. بد فهمی از سنت : پوشش ضخیم و خشن
  93. .
  94.  
  95. چرایی وجود و حضور دیگران در سرنوشت ما - 1
  96. هفت شهر عشق عطار
  97. دستور خداوند به مجادله احسن با مردم يعني چگونه ؟
  98. چرا پيامبر از يكسري موضوعات علمي و تاريخي استفاده كرده كه امروز زير سوال هستند ؟
  99. عبادت ، بندگی عاشقانه خداست
  100. ألَستُ بِرَبِّکُم » آیا من خدای شما نیستم ؟
  101. فعل يا ذكر ؟ پاداش يا اتصال ؟
  102. به خدا چگونه نظر کنیم ؟
  103. اخلاق در غرب ! 1- امانت داري
  104. چنار عباسعلي

 

http://rasekhoon.net/user/wpostedit/8/556988/

 1394/11/07

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 7 بهمن 1394  ساعت 8:37 AM نظرات 0 | لينک مطلب

خدايا تنم پير شد ، نديدم روي ياري !         تو راضي كه من غرقه ام در خماري ؟

 

به آفاق ، گشتم كه يابم نشانش             و ليكن خودم گشته گم در صحاري !

 

بهر كس رسيدم ، نشاني گرفتم               عجيبا ، كه ديدم شد از من فراري !   

  

ندانم كجا در غلط بوده ام  من                  و لي چون سواري بُدم در غباري !

 

زماني دويدم ، زماني برفتم سوار !            نه با پا رسيدم ، نه با آن سواري !

 

خدايا به عشقت صدايم غمين شد            بيا و رها كن مرا زين  هواري !

 

چه اينجا غريبم ، به عشقت بماندم           كه ياران رهايم نمودند به خواري !

 

                                                         

محمد صالحي    4/11/94



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 7 بهمن 1394  ساعت 7:49 AM نظرات 0 | لينک مطلب

تمام شروط اجراي حدود ، دال بر لغو آنهاست

اكثر احكام اجتماعي شريعت ، گزينشي از بين بهترينهاي آن عصر و امضا توسط پيامبر(ص) ، جهت ابلاغ و اجرا بوده است 1

از طرف ديگر ، هدف پيامبر(ص) ، اجراي آن احكام نبوده ، بلكه رسيدن به جامعه اي پاك و عاري از خشونت و فساد و حاكميت اخلاق و عدالت در جهت توسعه و رشد آن بوده است 2 ، آنجا كه خداوند هدف  حتي اجراي قصاص را ، حيات و بالندگي جامعه معرفي نموده است :

و لکم في القصاص حياة يا اولي الالباب لعلکم تتقون  3

و براى شما در قصاص ، حيات و زندگى است ، اى صاحبان خِرد! شايد شما تقوا پيشه کنيد .

به همين دليل ، پيامبر(ص) ، در مقام اثبات جرمهاي منجر به اجراي حدود ، آنقدر شرايط را سخت كرده بودند كه براحتي قابل اثبات نبوده و عاملي براي اشاعه آنها در جامعه نشوند . 4

مهمترين قاعده و اصلي كه در كتب فقهي مطرح و در اجراي حدود بايد رعايت شود " قاعده درء " ، به معناي  " دفع حدود به شبهات " بوده و مورد توافق بين هر دو فرقه شيعه و سني مي باشد .

در اين مجال اندك ، به چند حديث زيبا از پيامبر(ص) اكرم اشاره مي شود :

  • ادرؤوا الحدود بالشبهات و لاشفاعة و لاکفالة و لایمین فی حد 5

حدود را به شبهات دفع کنید و شفاعت ، کفالت و قسم در حدود پذیرفته نمی شود .

  • ادفعوا الحدود ما وجدتم له مدفعا 6

مادام كه راهي براي دفع حدود بيابيد آنها را دفع كنيد ( و اجرا ننماييد ) .         

  • عن عائشة، قالت : قال رسول الله (ص) : ادرؤوا الحدود عن المسلمین ما استطعتم فان کان له مخرج فخلوا سبیله فان الامام ان یخطیء فی العفو خیر من ان یخطیء فی العقوبة . 7

عایشه می گوید : پیامبر اکرم (ص) فرمود : حد را از مسلمانان تامی توانید دفع کنید . اگر راهی برای دفع حد وجود دارد ، او [متهم] را رها کنید ، چرا که اگر امام در عفو کسی اشتباه کند ، بهتر است که در عقوبت کسی اشتباه کند .

  • حضرت علي(ع) خطاب به مالك اشتر مي‏نويسد:

 

.. و اقبل العذر، و ادرء الحدود بالشبهات و تغاب عن كل ما لايصلح لك و لا تعجلن الي تصديق ساع،، فان الساعي غاش ، و ان تشبه بالناصحين 8

  • ... عذر شخص خاطي را بپذير و در صورت وجود شبهه ، کيفر و مجازات را دور کن ( از اجراي آن خودداري کن )، و آن چه را که درستي اش بر تو روشن نيست ناديده گير و در تصديق و باور داشتن گفته‏هاي انسان بدگو و سم‏پاش شتاب منما ، زيرا افراد سم‏پاش خيانتکار و فريب‏دهنده مي‏باشند ، هر چند خود را به صورت پنددهندگان درآورند .

 

با توجه به قاعده فقهي فوق كه هيچ اختلافي در آن ، بين فقهاي دو فرقه نيست ، فهميده مي شود كه " هدف شارع ، پيشگيري از بروز مفسده معاصي در جامعه مي باشد ، و اگر بعضي از آنها پديدار شد ، مي خواهد به ساده ترين و آسان ترين راه و دورترين آنها از آزار و ايذا ، نفي و برطرف سازد . حد و تعزير فقط بمنزله داغ نهادن مي باشد ، كه آخرين دواء است . حاصل آنكه ، غرض شارع چيزي نيست جز دفع معاصي و رفعشان با ساير اسباب ، مثل انذار و ارشاد و توبه . 9 "

 

زيرنويسها :

  1. مرحوم منتظري ، كتاب اسلام دين فطرت - ص 702 تا 705 -  احمد قابل ، شریعت عقلانی ،8، بخش 22
  2. مرحوم منتظري ، همان 
  3. بقره آيه 179
  4. بطور مثال ، شرايط اثبات عمل زنا از قبيل شهادت 4 نفر با كيفيت مطروحه در كتب فقهي و يا اقرار شخص در چهار نوبت و اطمينان قاضي مبني بر سلامت عقلي او و ...
  5. من لايحضره الفقيه ، صدوق، ج 4 ص 76 ح 5146
  6. سنن ابن ماجه ، حدود ، 5 ح 2545
  7. رواه الترمذی ، حدود ، 2 ح 1447
  8.  بحار الانوار, ج 77 ص 245  - تحف العقول ابن شعبة الحراني  ، ص 128.
  9. فقه استدلالي در مسائل خلافي – مرحوم آيه اله غروي ص 23

محمد صالحي – 26/10/94



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در سه شنبه 6 بهمن 1394  ساعت 9:43 AM نظرات 0 | لينک مطلب

ﺩﻟﮕﻴﺮ ﺷﺒﻲ ﺩﺭ ﺯﺩ ، ﻓﺘﺎﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟
ﺑﻲ ﻗﺼّﻪ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ، ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟


ﺑﻲ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺩﻝ ﮔﻔﺘﺎ ، ﺷﻮﺭﻳﺪﻩ ﻣﮑﻦ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮔﻨﺠﻲ ، ﺩﺭﺩﺍﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﺍﻱ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺳﺠﺎﺩﻩ ، ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻲ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺩﻩ
ﻟﺐ ﺭﻳﺰ ِ ﺷﺮﺍﺏ ﺁﻣﺪ ، ﭘﻴﻤﺎﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﺩﻝ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﺑﺎﻣﻦ ، ﺍﻭ ﮔﺮ ﺷﻮﺩﺕ ﺩﺷﻤﻦ !
ﮔﻮﺵ ﺍﺕ ﺑﻪ ﻧﺼﻴﺤﺖ ﮐﻦ ، ﻓﺮﺯﺍﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﺍﻱ ﺩﻝ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﻮﺍﺑﻲ ، ﺑﺮﺧﻴﺰ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺁﺑﻲ
ﺍﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﺍﺑﺎﺗﻲ ، ﺣﻨﺎﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﮔﺮ ﺩﻳﺮ ﺷﻮﺩ ﺣﺴﺮﺕ ، ﺧﻢ ﺗﺎ ﻧﺸﺪﺕ ﻗﺎﻣﺖ
ﺁﻥ ﻣﻮﻱ ﭘﺮﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ، ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﺷﺎﻳﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﻱ ﻋﺎﻗﻞ ، ﻫﺸﻴﺎﺭ ﺷﻮ ﺍﻱ ﻏﺎﻓﻞ
ﭼﺮﺧﻲ ﺑﺰﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺪﺍﻥ ! ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﺍﻭ ﺑﺮﺷﺐ ﺗﺎﺭﺍﻥ ﺷﺪ ، ﺷﻤﻌﻲ ﻧﻪ ﻓﺮﻭﺯﺍﻥ ﺷﺪ
ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺯ ِﭽﻪ ﺑﻲ ﺣﺎﺻﻞ ، ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﺩﻝ ﺑﺎﺯ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺷﺪ ، ﭼﻮﻥ ﭼﺸﻤﻪ ﻱ ﺟﻮﺷﺎﻥ ﺷﺪ
ﺯﻧﺠﻴﺮ ﮔﺴﺴﺖ ﺁﻣﺪ ، ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ؟

ﺑﻲ ﻧﺎﻡ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺧﻨﺪﺍﻥ ، ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺗﺮ ِ ﻣﻴﺪﺍﻥ
ﺻﻴّﺎﺩ ﺩﻟﻲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﺍﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ

.......@@@@....
 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در دوشنبه 5 بهمن 1394  ساعت 7:39 AM نظرات 0 | لينک مطلب

شريعت فقهي و كالايي به نام زن

جامعه امروز ما با معضل بسیار بررگی به نام طلاق عاطفی مواجه شده است .

چرا ؟                      

یک دلیل مهم :

پس از انقلاب ، زن از جایگاه حداقلی حضور در خانه با وظایف همسری و مادری ، به جایگاه حداکثری جدیدی در جامعه منتقل شد ، ولی برای تطابق واقعی زن و مرد در این تغییر جایگاه زن ، هیچ ساز و کاری طراحی نشد .

بجز آن که همان قوانین سنتی 1400 سال پیش را با عاریتی جدید از غرب ، شمشیری کردند برای نگه داری این جایگاه جدید .

و روز به روز این مرد بود که باید عقب تر برود تا کمبود زن در زندگی را جبران کند و این شد وظیفه .

.............................

دیگر ، زن ، وظایف همسری و مادری را نوکری تلقی می کند و دایم مطالبه مزد آن را ، چرا که از بیرون یاد گرفته وقتی کار میکند مزد بهش میدهند .

........................

و از طرف دیگر با توانایی مالی اش و چون وظیفه مشارکت هزینه ای در زندگی ندارد ، منزل جدا و امکانات جدا و مسافرت های جدا ، تهیه می کند و البته از مرد هم دایم مطالبه بدهی هایش .

 

زن ، علیرغم گذر از دوران پیامبر ، و مجاز بودن خروج از خانه و امکان کار ، هنوز خود را نفقه خور مرد میداند و مطالبه حقوق در منزل و از طرف ديگر قانون بی اصل و نسب عاریتي از غرب ، علیرغم آنکه حقوق زن را از خود او میداند ، نصف اموال مرد را متعلق به زن می داند .

آیا دیگر جایی برای حب و محبوب و یگانگی و نورچشم و دلچسبی میماند ؟

مگر آنکه لااقل زن از نفقه خور بودن به شریک مرد در زندگی تغییر جایگاه دهد و ..... و بجای رقابت بر سر تصاحب جایگاه مرد ، به عنوان یک شریک در همه امور مدیریت و هزینه و  درآمد و .... به جایگاه خود نگاه کند .

جایگاه زن در شریعت فقهی و دین اخلاقی

  1. شریعت فقهی  = زن کالایی بیش نیست !!!!

 

  • وقتی زن در قبال مهریه ، به عقد مرد در می آید ، آیا غیر از یک کالای مادی است که خود را در معرض فروش می گذارد ؟
  • وقتی در زندگی ، نفقه می خواهد ، آیا غیر از اینست که من یک محتاجم که باید کسی حمایت مالیم را بکند ؟
  • وقتی قانون ، درآمدش را مختص بخودش میداند ؛ بدون مشارکت در هزینه های زندگی ، آیا مفهومی غیر از دنیاطلب پول دوست که فقط بفکر جمع کردن مال و ثروت برای روزهای جدایی است دارد ؟
  • وقتی همواره برای هر کار در خانه ، میتواند مطالبه مزد بکنه ، آیا غیر از یک مزد بگیر ، تداعی می شود ؟
  •  وقتی قرار است نیمی از درآمد مرد مال او باشد ، آیا غیر از کسی است که برای تصاحب مال مرد لحظه شماری میکند  ؟ ( قانون عاريتي از غرب )

 

و همه اينها یعنی :

مرد ، زنی را میخرد که :

  • خرج او را بدهد .
  • مزد کارهای اورا بدهد .
  • ماشین و لباس و مسکن و ... برایش تهیه کند .
  • از درآمدش حرفی نرند .
  • نیمی از دارایی اش را هم بدهد .

که چه بدست آورد ؟

وقتی پول تنها واسطه این زندگیست ، دیگر زندگی چه مفهومی دارد ؟

فداکاری چیست ؟

انتظار برای با او بودن کجاست ؟

 

زنی آمده تا بر شانه های مرد بایستد و به خواسته های مادی خود برسد .

آیا چنین مردی به كدام دليل است که ازدواج می کند ؟

که چه بدست آورد ؟

1- زن در بیرون خانه حق کار پیدا کرده و حقوق دارد .

2- طبق احکام 1400 سال پیش که دخلی به موقعیت امروزی ندارند ، حقوق زن مال خودش است .

3- زن هنوز از مرد نفقه می خواهد ( علیرغم مجاز شدن خروجش از خانه و فدا شدن حق سنتی مرد!!!)

4- برای کار در خانه مزد می خواهد .

5- ماشین و خانه و لباس و ... از مرد میخواهد .

6- مدعی است که در همه کارها تصمیم با اوست .

7- مرد فقط یک کارگر و حمال است که باید شب و روز کار کند تا انتظارات زن را برآورده کند .

8- مرد حق هیچ اظهار نظری ندارد ، حتی در مخارج خانه .

9- چون زن همه کاره است ، پس مرد حتی حقوق سنتی خود را نیز باید با هزینه های جدید مطالبه کند .

9- حقوق شرعی مرد ، وسیله ای شده برای فشار و کنترل مرد .

10- طبق قوانین وارداتی ، نصف دارایی مرد مال زن است ، پس زن ، مرد را به جایی میرساند که وارد فاز طلاق شود و آنها را دریافت نماید .

11- ...

 

وقتی این همه قدرت مالی به زن داده می شود و زن آن همه اختیار و حق برای خود قایل می شود ، دیگر برای مرد چه میماند ؟

وقتی زن همه چیر را در پول و ثروت و ... می بیند ،

آیا جایی برای عشق و محبت او میماند ؟

زن چیزی به نام جایگاه همسری به رسمیت نمیشناسد .

حتی بچه ها هم ابزار او هستند برای فشار بر مرد .

نمیخواهم از مرد دفاع کنم .

ولی این معضل زندگی زناشویی ماست .

زن ، مرد را نردبان ترقی خود در مادیات کرده است .

 

  1. دین اخلاقی = زن شریک مرد

1- زن و مرد ارزش ذاتی یکسان دارند .

انا خلقناکم من ذکر و انثی – قرآن كريم ، حجرات ، آيه 13

2- زن و مرد ، وسیله همپوشانی یکدیگرند . ( بنابر این دارای شان خانوادگي ، احتماعی و حرمت یکسانی هستند . )

هن لباس لکم و انتم لباس لهن - قرآن كريم ، بقره ، آيه 187

3- زن و مرد در حقوق اجتماعی ، مانند دیه ، ارث ، قضاوت ، حق طلاق و .... مساویند .

انا کرمنا بنی آدم – قرآن كريم ، اسرا ، آيه 70

راه حل :

  1. احکام زناشویی و حقوقی اجتماعی موجود که ناشی از شریعت فقهی است ، موارد فوق را ، بر نمیتابد و حتی به رسمیت نمیشناسد .

ارث و دیه زن = نصف مرد ، ! زن حق قضاوت ندارد! ، حق طلاق با مرد است ! و ...

  1. برای خارج شدن از معضل فوق و ورود به بحث تساوی حقوق زن و مرد ، باید ، از شریعت فقهی به دین اخلاقی ، گذر کرد .
  2. در این حوزه اخلاق و مبحث تساوی زن و مرد ، باید به همه نتایجش  پایبند بود :
  • تغییر جایگاه زن از کالای قابل معامله ، به شریک و همراه مرد
  • گذر از ابزارهای کالایی و معامله ای ، مانند قباله ، مزد کار در خانه ، نفقه و ...
  • ورود به حوزه شراکت و پایبندی به اصول آن مانند :

 مشارکت در هزینه ها ، مشارکت در تصمیمات ، مشارکت در وظایف ، مشارکت در مدیریت ( نه همراهی صرف ) ، مشارکت در غم و شادی یکدیگر ، مشارکت در سود و زیان ، مشارکت در سرمایه گذاریها و  درآمدها و ......

 

 

و تبعا :

  1.  زن ومرد بعنوان دو شریک در شکل دهی زندگی مشارکت مي کنند ، دیگر کسی همه کاره نیست .
  2. غم و شادی ، سود و زیان ، لذت و ناراحتی ، عناوین مشترک زندگیست .
  3. بنابر این ، نفقه و قباله و ... دیگر عناوین به تاریخ پیوسته خواهند شد .
  4. هر چه دارند ، وسط میگذارند تا شراکت خود را متعالی تر کنند .
  5. نبود هر کدام ، دیگری را آزار می دهد .
  6. رضایت دیگری ، رونق مشارکتشان خواهد بود .
  7. تصمیمات و منافع فردی ، بی معنا خواهد شد .

نتیجه :

آن وقت است که صحبت از :

عشق و محبت و وفاداری ، معنا پیدا می کند .

دیگر کسی خریدار نبوده که حق فسخ و طلاق هم داشته باشد .

دیگر کسی کارفرما نیست که مزد بدهد یا ندهد .

 

هر چه هست :

همسانی و همراهی و عشق است و بس .

 

و اینست معنای :

هن لباس لکم و انتم لباس لهن . قرآن كريم ، بقره ، آيه 187

که اگر قرار است کسی لباس دیگری باشد و بر عکس ،

این لباس است که خود را وفق میدهد ، نه سوهان روح او .

 

و نتیجه نهایی این نوع زندگی :

آرامش است و لذت و تعالی

خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا اليها و جعل بينکم مودة و رحمة  . قرآن كريم ، روم ، 21

 

15/10/93

محمد صالحی /

 

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 4 بهمن 1394  ساعت 7:40 AM نظرات 0 | لينک مطلب

حضرت آدم وقتی داشت از بهشت بیرون میرفت ؛

خدا گفت :
نازنینم آدم ، باتو رازی دارم...
اندکی پیش تر آی.....
آدم آرام و نجیب آمد پیش...!!
زیر چشمی ب خدا می نگریست...
محو لبخند غم آلود خدا ،
دلش انگار گریست...!!
گفت : نازنینم آدم ،
( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید..)
یاد من باش ک بس تنهایم...
بغض آدم ترکید....
گونه هایش لرزید....
به خدا گفت :
من به اندازه ی گلهای بهشت...
من به اندازه ی عرش....
نه...نه...
به اندازه ی تنهاییت ای هستی من
دوستت دارم....!!!
آدم کوله اش را برداشت.....
خسته و سخت قدم بر میداشت؛....
راهی ظلمت پرشور زمین.....
زیر لبهای خدا باز شنید......
نازنینم آدم....
نه به اندازه ی تنهایی من....
ن به اندازه ی گلهای بهشت....
که به اندازه یک دانه ی گندم........
تو فقط یادم باش.....
تو فقط ...

 

اينترنت

 

محمد صالحی      



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در شنبه 3 بهمن 1394  ساعت 7:35 AM نظرات 0 | لينک مطلب


  • تعداد صفحات :3
  •    
  • 1  
  • 2  
  • 3  
Powered By Rasekhoon.net