یادم آید سر پرواز ، آنروز 1

آن روزها دل در گرو عشق کسی بالا بود !

آری آن روزها ،
پاک تر از دریا ، و زلالتر از قطره
                               اشک ریختیم ،
                                               و از قفس تنگ این دیار ، پنهان تر از نسیم ، رفتیم .

قدم به وسعت بیکرانی گذاشتیم کز توهم حصار هم خالی بود ،
                                          و آنکه همسایه ما بود ، گر تنی کوچک داشت ،
لیک یک دل دریایی داشت .  

اگر شب بود ، به بام تک تک ما ، بجز یک شمع آتشگون نمی دیدی
                                      و این دل را که پر شتاب و بیتاب تر از هر کبوتر عشق
                                                                                  مشق پرواز می کرد .

اما که نظر خورد و چه کس ره به سر کوی عزیزش یافت ،!
                                                                    خوش یافت .

لیک ما ماندیم ......

اینک در دشتهای بیکسی تنها ،
                                 که در غربت یک همسفر ،
                                                                 خمودیم و خمیدیم .

اینجا آلوده تن گشته
                          و دل را به حرامی
                                               به امان عبثی بگذاشتیم .!
...........................................
حالیا یک دم صوری ،
                       کین دل
                                   دگر باره به سر
                                                       پرواز دارد .   
 
1-  بیاد لحظه های حضور در جبهه

محمد صالحی
28 / 3 / 76

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 31 شهریور 1395  ساعت 10:35 AM نظرات 0 | لينک مطلب

آیا آقای بهاالدینی دارای کرامات بودند ؟

 

به آقای شیخ توحیدی داماد آقای بهاءالدینی گفتم:

این کرامات و معجزات منسوب به ایشان چقدرش درست است؟!

 

گفت: همه اش دروغ است ولی دوتایش راست است!

 

گفتم:آن دو تا چیست؟!

 

گفت: اولش من هستم که داماد اویم !!!

 

دومش این بود که هرگز سیگارش خاموش نمی شد!!! مگر در وقت خود خواب قیلوله!!!

 

و ایشان افزود: آقا شبها معمولا بیدار بودند وبساط چای و سماور و اشیاء پذیرایی هم تا صبح برقرار وسیگار هم روشن!

 

اتفاقاً ً در یک نیمه شب ، شهید صیاد شیرازی با همراهش سرزده بر ایشان وارد می شوند!

 

 ناگاه می بینند که سماور روشن و زمینه پذیرایی هم فراهم است!

 

صیاد شیرازی روز بعد در جمع ارتشیان وسر بازان در نماز خانه این قصه را بیان می کند و تفسیر می کند که آیت الله بهاءالدینی از طریق غیب  می دانسته که بر او وارد می شویم وگر نه چرا همه بساط پذیرایی آماده بود؟!

 

 این شایعه منتشر می شود و پس از درگذشت آن بزرگوار کتابها نوشته می شود و از سوی ستاد فرماندهی ارتش هم با تیراژ بالا خریداری می گردد!

 

خاطره ای از استاد کوشا - ۲۶/۶/۹۵



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 31 شهریور 1395  ساعت 7:55 AM نظرات 0 | لينک مطلب

مرشد

هیچ مرشدی نمی‌تواند چیزی به تو بدهد.

حقیقت هرگز دادنی نیست؛ حقیقت چیزی نیست كه بتوان داد یا گرفت.

و تو در اصل نیازی نداری كه آن را از جایی دیگر دریافت كنی، زیرا خودت آن را پیشاپیش در درونت داری؛ تو خودت حقیقت هستی.

مرشد تنها تو را هشیار می‌كند كه آن گنج در درون خودت است، ملكوت پروردگار در درون تو قرار دارد.

او تو را برمی‌‌انگیزاند، او تو را تكان می‌دهد و به تو ضربه وارد می‌كند، تا هشیار شوی كه كیستی.

مرشد نمی‌‌تواند حقیقت را به تو بدهد.

نخست اینكه حقیقت شیئ نیست و دوم اینكه تو به آن نیاز نداری، و حقیقتِ داده‌شده یك وام خواهد بود و آنچه داده شود می‌تواند بازپس گرفته شود.

حقیقت باید در تو طلوع كند؛‌‌ تنها آنوقت است كه نمی‌تواند پس‌‌گرفته شود .

#اﺷﻮ

@oshoi

فذكر انما انت مذكر – غاشيه 22 - اي پيامبر تو فقط يادآوري كننده ( آنچه در درون انسانهاست ) هستي .

ارسل الیهم رسله … لیثیروا لهم دفائن العقول – خطبه اول نهج البلاغه ، رسالت پيامبران ، هشيار كردن مردم به گنجينه هاي دروني خود آنهاست .

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 31 شهریور 1395  ساعت 7:52 AM نظرات 0 | لينک مطلب

"تنها ماجراجويان به شناخت خدا رسيده اند"

 

   اگر گل را در اتاقي پنهان كني كه نه دست خورشيد به آن برسد و نه دست باد،

 شايد خيال كني كه با اين كار از گل محافظت مي كني،

 اما تو آنرا نابود مي كني.

 مرتكب قتل او مي شوي.

 البته نيت تو خير است.

 تو اين كار را بخاطرآن گل انجام مي دهي،

 زيرا در بيرون خورشيد مي درخشد و باد وباران فراواني هم وجود دارد.

 و تو قصد داري از آن غنچه گل كوچك محافظت كني.

 تو براي اينكه آن غنچه تبديل به گل شود در اتاقت پنهانش مي كني.

 و تمام درها و پنجره هارا مي بندي.

 اما آن گل پژمرده خواهد شد.

 گل زماني شكوفا مي شود كه با خورشيد در تماس باشد .

 در باد به رقص درآيد.

 از ريزش باران لذت ببرد و با ستارگان به گفتگو بنشيند.

 گل متعلق به هستي است و فقط زماني مي تواند شكوفا شود كه عميقا در هستي ريشه دوانده باشد.

 انسان يك غنچه نا شكفته است؛

 شادماني اش هنوز شكوفا نشده ؛

زيرا بيش از حد نگران امنيت است و از خطر و نا امني مي هراسد.

 پس خودش را به زنجير كرده، براي محافظت از خويش ديواري دور خود كشيده

 و يك زنداني در بند شده است.

 ما به بهانه امنيت، فرصت شكوفا شدن را از دست مي دهيم.

 به دليل ترس از مرگ، جاودانگي را از دست مي دهيم .

اگر خطر را به جان بخريم و دل به دريا بزنيم،

 اگر با خطر خوش باشيم و آنرا به ماجراجويي تبديل كنيم،

 زندگي همه شادماني مي شود و

 تنها ماجراجويان به شناخت خدا رسيده اند.

 

 

#اشو_مراقبه

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در دوشنبه 29 شهریور 1395  ساعت 4:39 PM نظرات 0 | لينک مطلب

سخن امام علی در عدم علم به وقایع سقیفه

آنگاه که پيامبر (ص) به سوي خدارفت ، مسلمانان پس از وي در کار حکومت با يکديگر درگير شدند ،

سوگند به خدا ، نه در فکرم مي‏گذشت ، و نه درخاطرم مي‏آمد ، که عرب خلافت را پس از رسول خدا (ص) از اهلبيت او بگرداند و یا مرا پس از وی از آن باز دارد .

فلما مضی (ع) تنازع المسلمون الامر من بعده، فو اللّه ما کان یلقی فی روعی و لا یخطر
ببالی ان العرب تزعج هذا الامر من بعده (ص) عن اهل بیته ، و لا انهم منحوه عنی من بعده .

نهج البلاغه – نامه 62 به مردم مصر

محمد صالحی – 10/5/91

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در دوشنبه 29 شهریور 1395  ساعت 7:48 AM نظرات 0 | لينک مطلب

سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،

چرا که فقط یک واژه نبود ، که در فرهنگ لغتی بیابی !

 

و یک کلمه ی تنها نبود ، که در هر جمله ای بنشیند ،

چرا که به هر دفتری می نشست ، خودش تنها بود !

 

و تنها سه حرف  "ع " و " ش " و " ق " نیز نبود ، که بهم آمیخته بودند ،

چرا که عمر شب زده ای می نمود ، که قیمتی ترین ظهور خداوند بود !

 

آری سالها بود ، که باورم شده بود ، عشق بی معناست ،

و امروز نیز ، به یقین می دانم ، که عشق بی معناست !

 

محمد صالحی - 29/11/94

 

بلاگ اينترنتي

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 28 شهریور 1395  ساعت 10:53 AM نظرات 0 | لينک مطلب

نبوت و ولایت

مقدمه :

منصب نبوت برای پیامبر ، فیض الهی و وظیفه اولی رسالت حضرت ایشان بود ، در حالیکه پیامبر وظیفه اولی الهی برای تشکیل حکومت نداشته و تنها پس از خواست اکثریت جامعه مدینه ( در بخش دوم رسالت ایشان ، پس از هجرت از مکه به مدینه ) ، برای پذیرش ولایت و زعامت سیاسی آنها ، مورد قبول پیامبر قرار گرفت و حکومت ایشان شکل رسمی بخود گرفت .

در ادامه نظر مرحوم آیه اله صالحی نجف آبادی ، خواهد آمد :

فرق بین نبوت و ولایت

بین نبوت و ولایت بمعنای زمامداری و حاکمیت بالفعل ، فرقهای اساسی وجود دارد که باید این فرقها را بشناسیم :

1- نبوت یک فیض ملکوتی و الهی است که با اراده خاص خداوند به پیغمبرش اعطا می شود و فکر و تشخیص هیچ انسانی ، حتی خود پیغمبر در آن دخالت ندارد ؛ ولی ولایت یک ضرورت اجتماعی است که برای اداره جامعه بدست خود مردم بوجود می آید و حتی مردم بی خدا نیز از آن بی نیاز نیستند و به فردی ولایت می دهند و زمامدارش می کنند .

2- نبوت یک واقعیت تکوینی و ماورا الطبیعی است که با اراده تکوینی خدا ، گاهی به طفل در گهواره هم داده می شود ، چنانکه به حضرت عیسی (ع) داده شد ، ولی ولایت ، محصول یک قرارداد اجتماعی است که آن قرارداد ، واقعیتی جز جعل و اعتبار ندارد .

3- نبوت یک مقام عالی و یک فضیلت والای معنوی و حقیقت جاودانی است که مطلوب خداست و یک متاع زودگذر دنیایی نیست ولی ولایت ، اداره جامعه و درگیری با مشکلات مردم و یک متاع زودگذر دنیایی است که مطلوب اصلی اولیای خدا نیست ؛ چنانکه حضرت امیر (ع) فرمود :

" من در ولایت رغبتی نداشتم ولی شما با اصرار ، آنرا به من قبولاندید " 1

اگر ولایت یک مقام معنوی ملکوتی و الهی بود ، امام نمی فرمود : من در آن رغبتی نداشتم ؛ زیرا مقام معنوی و الهی ، کمال آرزوی امام است . و نیز در جای دیگر فرمود :

" این ولایت شما متاع چند روزه زودگذر است ." 2

و معلوم است که مقام معنوی و الهی ، متاع چند روزه و زودگذر نیست .

4- نبوت چیزی نیست که مردم بتوانند آن را از پیامبر سلب کنند ، چون آن را مردم نداده اند تا بتوانند سلبش کنند ، ولی ولایت یعنی حاکمیت بالفعل ، چون با نیروی مردم تحقق می یابد ، مردم می توانند آن را به حق یا ناحق به کسی بدهند و یا از کسی سلب کنند ، چنانکه در مدت بیست و پنج سال آن را از حضرت امیر (ع) سلب کردند و خود آن حضرت فرمود :

" سلبونی سلطان ابن امی – حکومت پیامبر را از من سلب کردند و نگذاشتند بدست من بیاید .3"

5- نبوت از همان آغاز نزول وحی برای پیغمبر خدا حاصل شد ، ولی ولایت هنگامی حاصل شد که در مدینه حکومتی تشکیل داد و اداره جامعه کوچک اسلامی را بدست گرفت ، بنابراین در آن سیزده سال که آن حضرت در مکه بود و حکومتی تشکیل نداده بود ، ولایت بمعنای زمامداری نداشت ولی نبوت داشت .

6- ولایت در آنجا که مردمی باشد با پشتیبانی اکثریت مردم تحقق می یابد زیرا با نبودن نیروی اکثریت هیچکس نمی تواند حکومت مردمی تشکیل دهد و ولایت بالفعل داشته باشد و از اینرو باید گفت :

حکومت انبیا چون مردمی است نه تحمیلی ، طبعا با پشتیبانی و رضای اکثریت نیروهای مردمی تشکیل می شده است .

ولی نبوت چون فیضی است الهی که بطور ابتدایی به پیغمبر اعطا می شود  ، اگر اکثریت مردم نیز مخالف او باشند باز هم نبوتش ثابت و محقق است و وظیفه دعوتش را انجام می دهد و برای ساختن انسانها تلاش می کند .

از آنچه گفتیم ، روشن شد که نبوت و ولایت ، در ماهیت و جوهر خود با هم فرق دارند و میان ولایت و نبوت ، تفاوت از زمین تا آسمان است . نبوت در اوج ملکوت قرار دارد ، در حالیکه ولایت یک امر مردمی و اجتماعی است .

زیرنویسها :

1- نهج البلاغه ، خطبه 196
2- نهج البلاغه ، نامه 62
3- نهج البلاغه ، نامه 36

 منبع : کتاب " ولایت فقیه ، حکومت صالحان " – ص 138 تا 141 - مرحوم آیه اله صالحی نجف آبادی

جمع آوری : محمد صالحی – 29 / 12 /90   

  



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 28 شهریور 1395  ساعت 8:00 AM نظرات 0 | لينک مطلب

جايگاه عقل در آموزه هاي ديني

  1. اولين مخلوق خداوند

پیامبر(ص) : اولين موجودي كه خداوند خلق كرد عقل بود . 1

  1. حجت اصلي و باطني خداوند

امام موسي ابن جعفر (ع)  : ای هشام ؛ خدای را بر مردم دو حجّت و راهنماست. حجتی آشکار و حجتی پنهان؛ حجّت آشکار الهی رسولان ، انبیا و ائمه  هستند، و حجّت پنهان عقل­هاست . 2

 

  1. وسيله كلام گويي خداوند در غياب پيامبران

امام علی(ع) : همواره چنین بوده و هست که خداوند متعال در هر برهه ای از زمان و در زمانهائی که پیامبری در میان مردم نبوده است بندگانی داشته و دارد که در سر ضمیر آنها با آنها راز می گوید و از راه عقلهایشان با آنان تکلم می کند . 3

 

  1. حجت امروز خداوند بر خلق

ابن سکیت از امام هادی(ع) پرسيد : امروز حجت خداوند بر خلق چیست ؟ و امام فرمود : عقل است . 4

  1. دليل ارسال پيامبران ، جهت شكوفايي عقل و ارشاد به عقلانيت

امام علي (ع) : خداوند سبحان .... پيامبرانى برگزيد ....تا خردهاشان را که در پرده غفلت ، مستور گشته ، برانگيزاند . 5

 

  1. وسيله تبليغ پيامبر جهت بصيرت و آگاهي بخشي

قرآن كريم : بگو : اين راه من است كه من و هر كس كه پيرو من است با بصيرت و بينايى به سوى خدا دعوت مى‏كنيم ..6

  1. شاخصه بنده خدا بودن

قرآن كريم : پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نيکوترين آنها پيروى مى‏کنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدايتشان کرده، و آنها خردمندانند . 7

  1. روش تضمين كننده رستگاري انسان در نزد خداوند

قرآن كريم : و ( جهنميان ) اعتراف مي كنند كه اگر در دنيا به سخن پيامبران گوش سپرده بوديم ، و يا در فهم و مديريت سرنوشت خود ، راه عقلاني را پيش گرفته بوديم ، اكنون از جهنميان نبوديم . 8

  1. راه كسب احكام شريعت

قاعده فقهیه ( قاعده ملازمه ):  هر آنچه را که عقل به آن حکم کند ، شرع نیز به همان حکم خواهد کرد و بر عکس . 9

...........................................

  1. اول ما خلق الله العقل- بحارالانوار ،ج1،ص97
  2. یا هشام ؛ ان لله علی الناس حجتین ، حجة ظاهرة و حجة باطنة . فاما الظاهرة ، فالرسل و الأنبیاء و الأئمة (ع ) و اما الباطنةفالعقول- اصول کافى، ج 1، ح 12
  3. و ما برح لله عزت آلائه فی البرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات رجال ناجاهم فی فکرهم و کلمهم فی ذات عقولهم  -   نهج البلاغه خطبه 222
  4. ما الحجه علی الخلق الیوم ؟ :  العقل ، 
  5. ارسل الیهم رسله … لیثیروا لهم دفائن العقول  - خطبه اول نهج البلاغه
  6. قل هذه سبيليالى الله علىبصيرةانا و من اتبعني و سبحان الله و ما انا من المشرکين - سوره یوسف ، آیه 108
  7. فبشر الذیناولئك الّذين هدئهم اللّه و اولئك هم اولوا الالباب. - زمر – آیات 17 و 18
  8. و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا في اصحاب السعير . - سوره ملك – 10
  9. کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع حکم به العقل " - مظفر،‌ محمد رضا، ‌اصول الفقه، ج ۱، ص ۲۱۷٫

تحقیق : محمد صالحی  20 / 9 / 92  

http://mahsan.rasekhoonblog.com/



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در شنبه 27 شهریور 1395  ساعت 9:26 AM نظرات 0 | لينک مطلب

#دعا

 

عبادت واقعي از درون مي جوشد .

 

بسياري در معابد و كليساها دعا مي كنند ،

ولي اتفاقي نمي افتد .

 

آنها مي توانند سالهاي سال به دعاهاي خود ادامه دهند 

و بازهم اتفاقي رخ نخواهد داد ؛

زيرا دعاهاي آنها از درونشان ، از دلشان ، نمي جوشد .

 

منشا اين دعاها ذهن است .

 

دعاهايي كه از دل برمي خيزد ،

موثر واقع مي شود .

 

هرگاه احساس مي كنيد نياز به دعا داريد، ‌دعا كنيد .

 

هرچه بيشتر چنين كنيد ، دعاهايتان عميقتر مي شود .

 

در درون دعا كنيد و اگر تحولي ديديد كه در بدنتان رخ مي دهد .

 

هر  نوع حركت و نيرويي كه در بدنتان احساس مي كنيد ،

به آن اجازه ظهور دهيد .

 

اﺷﻮ

و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خفیه و دون الجهر من القول .. اعراف ۲۰۵



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 24 شهریور 1395  ساعت 2:45 PM نظرات 0 | لينک مطلب

افسردگی زوجین در زندگی به دلیل مشکلات جنسی

 

مردانی که به اختلالات جنسی مانند زودانزالی دچارند از چه روش های درمانی برای برطرف کردن این عارضه باید کمک بگیرند این امر موجب بروز اختلاف و نارضایتی آن ها در روابط با همسرشان خواهد شد

زودانزالی و دیرانزالی از گروه اختلالات انزال در اختلالات جنسی مردان هستند. زودانزالی شایع ترین و متداول ترین اختلال جنسی مردانه و دیرانزالی سومین اختلال جنسی شایع در مردان است اما چیزی که اهمیت دارد این است که وجود این اختلالات می تواند بر رضایت زن و شوهر از زندگی مشترک تاثیر بگذارد. برای همین شناخت و درمان آن ها می تواند هم در رختخواب و هم خارج از آن رضایت دو نفره را زیاد کند.

زودانزالی ممکن است برای هر مردی در بعضی از مراحل زندگی رخ دهد. مساله زودانزالی می تواند باعث نارضایتی جنسی در هر دو طرف شده و اضطراب ناشی از این مشکل را بیشتر کند. ابتلا به این اختلال در درازمدت می تواند منجر به بروز سایر اختلالات روانی اضطراب، افسردگی شود.

نشانه های زودانزالی

نشانه اصلی زودانزالی مردان، انزالی غیرقابل کنترل است که قبل از انجام گرفتن رابطه زناشویی و یا مدت زمان بسیار کمی پس از آن با میزان تحریک کم و خلاف میل فرد اتفاق بیافتد. معمولا زمان استانداردی برای رسیدن به انزال در نظر گرفته نشده است، چون این زمان بسته به نظر و رضایت افراد از رابطه زناشویی شان از هر زوج تا زوج دیگر متفاوت است، اما اگر در 50 درصد یا بیشتر موارد ارتباط زناشویی، انزال زمانی اتفاق افتاد که فرد و یا همسرش راضی نبودند، می توان تشخیص زودانزالی داد و برای درمان آن اقدام کرد.

درضمن دانستن این نکته نیز مهم است که چه زمانی این اختلال در فرد به وجود آمده است؟ آیا خود فرد از این موضوع ناراحت است یا همسرش؟ به این دلیل که رابطه زوج ها در ایجاد و یا دمان زدن به مشکل زودانزالی نقش مهمی دارد، معمولا گرفتن شرح حال دقیق از همسران جزو سنجش های اولی است که برای تشخیص و درمان اختلال زودانزالی انجام می شود.

در اکثر موارد زودانزالی فاقد عامل یا دلیل خاصی است. عوامل روانی مثل اضطراب، احساس گناه یا افسردگی نیز ممکن است به زودانزالی منجر شوند. در برخی موارد، زودانزالی ممکن است به خاطر عوامل پزشکی مثل مشکلات هورمونی، آسیب های جسمی و یا عوارض جانبی بعضی داروها باشد.

راهکارهای درمان زودانزالی

اگر شما مبتلا به زودانزالی باشید این درمان ها پیش روی تان است. ناگفته پیداست بهتر از این درمان ها زیر نظر یک سکس تراپ انجام شود.

1- درمان های رفتاری

این نوع درمان ها از موثرترین و سالم ترین و بی عارضه ترین نوع درمان ها هستند. براساس این درمان ها فرد به جای استفاده از دارو یا مواد مصنوعی با استفاده از روش های آموزشی رفتاری، سعی می کند که رفتار و احساسات جنسی خود را کنترل کند:

تکنیک ماستر و جانسون: این روش شامل یادگیری، تشخیص و کنترل احساسات و رفتارهایی است که باعث می شود فرد به اوج نقطه لذت جنسی برسد و انزال صورت گیرد، این روش نیاز به اراده و تمرین زیاد دارد، اما زا جمله موثرترین روش های درمانی است که تاکنون برای درمان انزال زودرس شناخته شده است.

با این روش فرد در ابتدا توسط خود یا همسرش، تحریک می شود و هر بار که به نزدیکی نقطه اوج لذت جنسی می رسد، عمل تحریک را متوقف و بعد از چند لحظه که احساسات فروکش کرد، دوباره اقدام می کند، بعد از چند روز تمرین اولیه مرد در زمان نزدیک شدن به اوج نقطه جنسی با آگاه کردن زن ک در این جا کنترل عملیات جنسی را در دست گرفته، او را باخبر می سازد تا رابطه را کنترل کند.

بر طبق این روش که از جمله بهترین روش های درمانی است، فرد بعد از چندین هفته تمرین و ممارست، به مرحله ای می رسد که کنترل رابطه جنسی برایش شرطی می شود و می تواند با کنترل احساسات جنسی خود، هم زمان رابطه جنسی اش را زیاد کند و هم شریک جنسی اش را ارضا کند.

تکنیک فشار: بر طبق این روش با فشار دادن انتها یا سر آلت تناسلی قبل از انزال، از انزال جلوگیری می شود که دلیل موثر بودن این روش این است که با فشار آوردن به این نقاط، فشار خون در این نقاط کم می شود و در نتیجه نعوظ کم می شود و انزال دیرتر انجام می شود.

پوزیشن مناسب هنگام رابطه: برای تاخیر در زمان انزال پوزیشن مناسب زن و مرد در هنگام رابطه نیز می تواند کمک کننده باشد. بهترین حالت، حالتی است که در آن مرد به پشت خوابیده و زن روی مرد، عملیات جنسی را با فعالیت زیاد کنترل می کند.

بالابردن کمیت رابطه: زاید کردن تعداد رابطه در هفته می تواند به درمان زودانزالی کمک کند. اگر هفته ای دو بار رابطه دارید و آن را تبدیل به هفته ای 4 الی 6 بار کنید، بعد از چند هفته مشکل زودانزالی تا حدودی رفع می شود.

نفس عمیق: در حین رابطه جنسی ضربان قلب به شدت بالا می رود، فشار خون بیشتر می شود و با خون رسانی بیشتر به آلت تناسلی، برانگیختگی شدیدی در آلت تناسلی ایجاد می شود. آرامش، ضربان قلب را پایین می آورد و برانگیختگی بیش از اندازه مرد در ناحیه آلت تناسلی را کاهش می دهد.

یک راه ساده برای کاهش برانگیختی و هیجان کاذب ناشی از رابطه جنسی، استفاده از تکنیک نفس عمیق است. به این ترتیب که در هنگان رابطه سعی کنید به آرامی چند نفس عمیق بکشید.

2- درمان های روانی- عاطفی

از موثرترین روش ها برای رفع زودانزالی و افزایش لذت در روابط زناشویی، بالا بردن میزان کیفیت رابطه جنسی است. رفتارهایی مثل نوازش، تحریک کلامی و بدنی زن توسط مرد، می تواند زمان رسیدن به ارگاسم در زن را سریع تر کند و مشکل زودانزالی مرد را رفع کند. همچنین رفتارهایی مانند توجه و دادن احساس قدرت به مرد در رابطه، می توانند به رفع این مشکل کمک کنند.

3- درمان های موضعی

کرم ها و اسپری های بی حس کننده: استفاده از کردم ها و اسپری های بی حس کننده در صورتی که روش های رفتاری و عاطفی موثر واقع نشد، می تواند توصیه آخر برای بهبود زودانزالی باشد. اما توجه به این نکته بسیار مهم است که باید از کرم ها و بی حس کننده هایی که برای همین منظور ساخته شده اند، استفاده کرد. مثلا اسپری بی حس کننده دندان می تواند عوارض بدی برای زن و مرد ایجاد کند.

استفاده از کاندوم: استفاده از کاندوم و به خصوص از نوع بی حس کننده آن، می تواند به دلیل کمتر کردن میزان تماس آلت جنسی مردانه، باعث تاخیر در زمان انزال شود.

دیرانزالی و درمانش

هنگامی که در زمان رابطه جنسی زمان انزال بیش از 40 دقیقه به تاخیر افتد می توان تشخیص انزال دیررس یا دیرانزالی را داد. یکی از علل انزال دیررسی تحریکات جنسی نامناسب است. مردانی دائم در حال تحریک جنسی هستند. ممکن است سرانجام دچار دیرانزالی یا انزال دیررسی شوند.

افرادی که همیشه یک نوع از تحریک جنسی را تجربه می کنند (مثل خودارضایی) ممکن است در مواجهه با یک تحریک جنسی متفاوت (رابطه زناشویی طبیعی) نتوانند به ارضاء جنسی برسند. همچنین سکته قلبی، دیابت، آسیب های مغزی- نخاعی، جراحی های لگن و مشکلات پروستات نیز می تواند باعث بروز این اختلال شود.

درمان دیرانزالی

لازمه درمان صحیح در این اختلال تشخیص دقیق علت انزال دیررس است. گاهی باید علت اصلی را برطرف کرد. برای مثال اگر دلیل این مشکل نداشتن آگاهی های جنسی همسران است آموزش برای داشتن نوازش های پیش از رابطه و همچنین افزایش اعتماد به نفس و کاهش اضطراب می تواند کمک کننده باشد. اما بهترین کار برای افراد مبتلا به این مشکل مراجعه به یک درمانگر مشکلات جنسی است. البته در بیشتر مواقع نیاز به دارودرمانی پیدا می شود و گاهی لازم است دارویی که بیمار مصرف می کند، تغییر کند.

* کارشناس ارشد روان شناسی

ماهنامه سپیده دانایی – فاطمه رضایی نسب*

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در چهارشنبه 24 شهریور 1395  ساعت 7:49 AM نظرات 0 | لينک مطلب

خودت باش ، بی همتا می شوی .

ساده باش ، عمیق می شوی .

دوست داشته باش ، محبوب می شوی .

به خود اعتماد کن ، باورت می کنند .

سکوت پیشه کن ، همه چیز گویا می شود .

بر خود حکومت کن ، از خود فراتر می آیی .

نرم باش ، مقاوم خواهی شد .

خالی شو ، پُر می شوی .

قانع باش ، غنی می شوی .

قضاوت نکن ، عادل می شوی .

به تاریکی ذهن آگاه شو ،

روشنایی ، وجودت را فرا می گیرد .

اشو

ابرهای سپید

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در سه شنبه 23 شهریور 1395  ساعت 8:30 AM نظرات 0 | لينک مطلب

برداشتی از آخرین سفارشات پیامبر در حجه الوداع - 1

آنچه ذیلا آورده شده است بخشی از خطوط اصلی مانیفست پيامبر می باشد كه در حجه الوداع بيان شده است  :

۱- تساوی حقوق شهروندی شهروندان :

الناس فی الاسلام سواء، الناس طف الصاع لادم و حوآء، لا فضل عربی علی عجمی، و لا عجمی علی عربی الا بتقوی الله! الا هل بلغت؟ ! قالوا: نعم! قال : اللهم اشهد.

- مردم در اسلام مساوی هستند، تمام افراد مردم هر یک همچون پیمانه پر بدون تفاوت، از آدم و حوا هستند، هیچیک از مردمان عرب را بر عجم فضیلتی نیست، و هیچیک از مردمان عجم را بر عرب فضیلتی نیست، مگر به پرهیزگاری و تقوای خدائی.آیا من ابلاغ کردم و مطلب را رساندم؟ !

گفتند: بلی! آن حضرت گفت: بار پروردگارا شاهد باش‏? !

تذکر : تقوا معیاریست مربوط به قیامت و بازشناسی خداوند و ارتباطی به حقوق شهروندی دنیایی ندارد .

۲- توصیه به حقوق زن :

اوصیکم بالنساء خیرا ، فانما هن عوان عندکم ، لا یملکن لانفسهن شیئا، و انما اخذ تموهن بامانة الله، و استحللتم فروجهن بکتاب الله، و لکم علیهن حق، و لهن علیکم حق کسوتهن و رزقهن بالمعروف، و لکم علیهن الا یوطئن فراشکم احدا، و لا یاذن فی بیوتکم الا بعلمکم و اذنکم، فان فعلن شیئا من ذلک فاهجروهن فی المضاجع و لاتضربوهن ..

الاهل بلغت؟ !

قالوا: نعم! قال: اللهم اشهد!

خصال صدوق , باب منش های دوازده گانه ( ص ۴۸۷ ح ۶۳ )

?من شما را درباره حمایت و پاسداری از زنان سفارش می‏کنم که به نیکوئی و خوبی با آنان رفتار کنید، چون ایشان در نزد شما متحمل کارهای سخت و دشوار می‏شوند، و برای خودشان چیزی ندارند، و شما به امانت‏خدا آنها را گرفته‏اید، و به حکم خدا و کتاب خدا، بر شما حلال شده اند !

از برای شما بر عهده آنها حقی است، و از برای آنها بر عهده شما حقی است، حق آنها بر شما آنست که لباس و پوشش و رزق و طعام ایشان را به طور نیکو و پسندیده بدهید، و حق شما بر آنها آنست که در منزلگاه و خوابگاه شما کسی را نیاورند، و در خانه‏های شما دخل و تصرفی نکنند مگر با علم شما و اجازه شما!

و اگر از این چیزهای ممنوعه بجا آورند، شما از خوابیدن با آنها در خوابگاهشان دوری گزینید، و حق تنبیه بدنی ندارید ..

آگاه باشید: آیا من تبلیغ کردم؟ !

گفتند: آری. آن حضرت فرمود: بار پروردگارا شاهد باش‏? !

دو نکته مهم :

۱- در اینجا طبق نقل صدوق ، در صورت تخلف زن امر به زدن او نشده است . !!!

۲- در صورت تخلف زن و عمل فحشا ، امر به سنگسار نشده است . !!!

۳- توصیه به حقوق بردگان

ثم قال: فاوصیکم بمن ملکت ایمانکم فاطعموهم مما تاکلون و البسوهم مما تلبسون، الا هل بلغت؟!

قالوا: نعم! قال: اللهم اشهد.

?پس از آن فرمود: من شما را وصیت و سفارش می‏کنم درباره غلامان و کنیزان که مالک آنها شده‏اید!

از هر چه شما می‏خورید، به آنها هم بخورانید، و از هر چه شما می‏پوشید، به آنها هم بپوشانید،

آگاه باشید : آیا من تبلیغ کردم؟ !

گفتند: بلی! آن حضرت گفت: بار پروردگارا شاهد باش‏? !

۴- اخطار در مورد فقهای بی بصیرت :

..... فرب حامل فقه غیر فقیه، و رب حامل فقه الی من هو افقه منه.

?خداوند نیکو و خرم گرداند چهره بنده‏ای را که گفتار مرا بشنود ، و آن را حفظ کند، و به خاطر بسپارد، و سپس آن را به کسی که نشنیده است‏برساند .

زیرا چه بسا راویان و حاملان فقه و دانشی، که خود آنها فقیه و دانشمند نیستند، و چه بسا راویان و حاملان فقه و دانشی که آن فقه و دانش را به سوی فقیه‏تر و دانشمندتر از خود می‏برند.

۵- اعمالتان را به پیشگاه خدا بفرستید نه واسطه هاتان را :

ثمّ قال: لاَ تَأتُونِی بِأَنْسَابِکُم ، وَأْتونِی بِأَعمَالِکُم.

ثم قال: أَلاَ هَلْ بَلَّغْتُ ؟ .

فقالوا : نعم .

فقال : اللَّهُمَّ اشْهَدْ .

سپس فرمودند : بواسطه انساب و نزدیکان و واسطه هاتان نزد من نیایید بلکه آنچه که پیش من و خدا ارزش دارد اعمال شماست .

۶- حفظ آبروی مسلمان از ترتیب مناسک حج واجبتر است:

نقل است که در حجه الوداع ، حاجیان بدلیل اینکه هنوز به ترتیب مناسک وارد نبودند ، با نگرانی از تقدم و یا تاخر اعمالی که انجام داده بودند ، پیش پیامبر آمده و یکی عرض میکرد که قبل از طواف ، سعی را انجام دادم ؛ دیگری میگفت که فلان عمل را اول انجام دادم و شخص دیگری میگفت بهمان عمل را آخر کار انجام دادم و حال چکار کنم ؟

پیامبر (ص) فرمودند : نگران چیزی نباش ، اشکالی ندارد . آنچه باید بنده را نگران کند ، ریختن آبروی مسلمان است که قطعا از مصادیق ظلم بوده و او را هلاک خواهد کرد .

حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ، حَدَّثَنَا جَرِیرٌ، عَنِ الشَّیْبَانِیِّ، عَنْ زِیَادِ بْنِ عِلَاقَةَ، عَنْ أُسَامَةَ بْنِ شَرِیکٍ، قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَاجًّا فَکَانَ النَّاسُ یَأْتُونَهُ ، فَمَنْ قَالَ : یَا رَسُولَ اللَّهِ، سَعَیْتُ قَبْلَ أَنْ أَطُوفَ أَوْ قَدَّمْتُ شَیْئًا أَوْ أَخَّرْتُ شَیْئًا فَکَانَ یَقُولُ: ? لَا حَرَجَ لَا حَرَجَ، إِلَّا عَلَی رَجُلٍ اقْتَرَضَ عِرْضَ رَجُلٍ مُسْلِمٍ وَهُوَ ظَالِمٌ، فَذَلِکَ الَّذِی حَرِجَ وَ هَلَکَ ?

سنن ابو داود، حدیث شماره: ۲۰۱۵.

۷- کم نگذاشتن از حقوق مردم و ادای امانت :

و اتقوا الله و لا تبخسوا الناس اشیاءهم و لا تعثوا فی الارض مفسدین فمن کانت عنده امانة فلیؤدها

و تقوای خدا را پیشه سازید! و از حقوق و امور مردم چیزی را کم مگذارید! و در زمین بهم ریختگی و آشفتگی و فساد مکنید! پس در نزد هر کس امانتی است، باید آن را به صاحبش ادا کند.

۸- تمسک کردن به ودیعه خود ( ثقلین ) ( تعیین تکلیف چالشهای آیندگان ) ::

انی قد خلفت فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا : کتاب الله و عترتی اهل بیتی.

الا هل بلغت؟ !

قالوا: نعم! قال: اللهم اشهد!

من در میان شما دو چیز را به ودیعت می‏گذارم که اگر به آنها تمسک کردید هیچگاه گمراه نخواهید شد: یکی کتاب خدا، و دیگری عترت من که اهل‏بیت من می‏باشند.

آگاه باشید: آیا من تبلیغ کردم‏? ؟ !

گفتند: آری! آن حضرت فرمود: خداوندا شاهد باش‏? !

تذکر : در حقیقت ، پیامبر در این بیان پر ارزش ، اعلام می دارند که بعد از من نزدیکترین فهم و قرائت از دین به قرائت من ، بیان و قرائت اهل بیت من میباشد .

تاریخ یعقوبی ج۱ ص ۵۰۰ به بعد ) - ابن اثیر ج ۳ ص ۲۴۱

محمد صالحی  ۱۵ / ۶ / ۹۴

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در سه شنبه 23 شهریور 1395  ساعت 8:26 AM نظرات 0 | لينک مطلب

برداشتی از آخرین سفارشات پیامبر در حجه الوداع

پیامبر اکرم (ص) ، 76 روز قبل از رحلت ، در زمانی که در سفر حجه الوداع ، در مکه حضور داشتند ، در پایان حج خود ، قبل از بازگشت به مکه ، سه خطبه در مکان های " عرفات – روز عرفه ، 9 ذی الحجه سال دهم هجرت " ، " منی – روز عید قربان ، 10 ذی الحجه سال دهم هجرت " و " غدیر خم – 18 ذی الحجه سال دهم هجرت " ایراد کردند .

ایشان در این سه محل ، خطوط اساسی اندیشه اسلام ناب محمدی را بیان و آموز شهای لازم را به مردم گوشزد نمودند .

ابتدا لازم است خطوط اساسی دعوت پیامبر به اجمال بیان شود :

  1. بشر هیچگاه بی خدا نبوده ولی مشرکانه خدا را پرستش می کرد ه است . ( و يعبدون من دون الله ما لا يضرهم و لا ينفعهم و يقولون هؤلاء شفعاؤنا عند الله قل ا تنبئون الله بما لا يعلم في السماوات و لا في الارض سبحانه و تعالي عما يشركون – یونس 18 )
  1. هدف ارسال پیامبران : " و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحي اليه انه لا اله الا انا فاعبدون  - انبیا 25 )
  • پیامبر در تمام دوره رسالت خود هدفی جز توحيدي با دنبال نکرد .
  • اولین اعلام : انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق مستدرک الوسائل، ج11، ص 187، باب6، ح1
  • توصیه های تبلیغی : وقتی معاذ بن جبل را برای دعوت و تبلیغ مردم یمن قبل حجة الوداع فرستاد , به او سفارش آسان گيري و مداراي با مردم فرمود :  یا معاذ بشّر و لا تنفّر , یسّر و لا تعسّر - صحیح بخاری, ج 5/ 204.

 

  1. ، هدایت خداوند را در دو بخش اساسی زیر عنوان می کند :
  • دین ، که اصول اساسی جهان بینی توحیدی را بیان می کند  .
  • ، که رهنمون عملی انسان در مناسبات فردی ، اجتماعی و الهی است  .
  1. شریعت شامل دو بخش است :
  • احکام عبادی : سیر و سلوک فرد در ارتباط با خدا را مدیریت میکنند . ( نماز و حج و روزه )
  • احکام غیر عبادی : روابط اجتماعی و مناسبات فرد و جامعه را تنظیم میکنند . (حقوق ، قضا ، اقتصاد ، سیاست ، معاملات و ... )
  • احکام غیر عبادی : احكامي هستند كه بر اساس بناي عقلا بنياد گذاشته شده و به امضاي شرع رسيده است . چنين تأييدي از سوي شارع نشان ميدهد كه بخشي از ره آوردهاي بشري در تنظيم روابط اجتماعي پذيرفته شده است .

(  کتاب اسلام دین فطرت ص 70 تا 74 ؛ آیه الله منتظری )

  • احمد قابل : اکثر احکام اسلام ، احکامی امضائی‌اند . شریعت فرصت یافته تا از میان نسخه‌های متفاوت عقلانی ، گزینش کند و آنچه را برتر دانسته ( خواه برتری نسبی باشد یا مطلق ) به صور گوناگون ( مستحب، واجب، مکروه یا حرام ) مطالبه کند و در مواردی که ترجیحی وجود نداشته ، آن را « مباح » بشمارد. ( شریعت عقلانی ، 4 ، بخش 3 )
  1. روش گزینش پیامبر منتج به موارد زیر است :
  • سیره و فهم عقلای جامعه را برای قانون گذاري ، اعتبار بخشید .
  • تغییرپذیری قوانین را ذاتی آنها اعلام کرد .
  • نوسازی باید تدریجی باشد .
  1. با این توضیحات : شریعت جریانی است سیال در تقنین در محدوده 3 ویژگی زیر :   
  • حد فهم و بلوغ اجتماعی روز      
  • قابلیت اجرایی
  • امکانات اجرایی

و رعایت 3 اصل زیر :

  • عادلانه بودن
  • عاقلانه بودن
  • اخلاق مدار بودن ( رعایت کرامت انسانی )

آیه اله منتظری : وقتي عقل را به عنوان يكي از ادله احكام شرعي پذيرفته ايم و سيره عقلا - كه ردع آن از سوي شارع احراز نشده باشد - را در همين جهت ، معتبر و حجت ميدانيم، هر روش عقلاني كه به نحو اطمينان بتواند مقصود شارع مقدس را برآورده سازد روشي شرعي نيز هست، و همه اين امور بر طريقيت (وسيله بودن) احكام شرع مقدس در عموم امور غير عبادي دلالت ميكنند و نه موضوعيت (هدف بودن) آنها ( اسلام دين فطرت - حضرت آيت الله العظمي منتظري ص 702 تا 705 " )

  1. بنابراین احکام اجتماعی اسلام ویژگی ثابت ذاتی ندارند .

"حلال محمد حلال أبدا الي يوم القيامة و حرامه حرام أبدا الي يوم القيامة

مقصود از تغييرناپذير بودن احكام الهي - كه در حديث فوق به آن اشاره شد - تغييرناپذيري حكم شارع با محفوظ بودن و بقاي موضوع آن است . زيرا نسبت هر حكمي به موضوع خود مانند نسبت معلول به علت است و با بقاي علت، انعدام و زوال معلول عقلا ممكن نخواهد بود. بنابراين در صورت تغيير در موضوع و در نتيجه زوال موضوع اول، حكم آن نيز تغيير مييابد.

منبع : کتاب اسلام دین فطرت ص 55 تا 60 ؛ آیه الله منتظری

ادامه دارد :

برداشتی از آخرین سفارشات پیامبر در حجه الوداع - 2

محمد صالحی  ۱۵ / ۶ / ۹۴

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 21 شهریور 1395  ساعت 7:29 AM نظرات 0 | لينک مطلب

همه چيزهميشه ماندگار است

 

خودآگاهي فنا ناپذير است و تو تا زمانيكه از اين امر آگاه نشوي ،

چگونه مي تواني زندگي شاد و خرمي را سپري كني؟

 

اگر مرگ پايان همه چيز باشد، همه چيز بيهوده خواهد بود.

 

اما تا كي مي تواني طفره بروي؟

 

تو چه به صداي در گوش دهي چه نه،

مرگ روزي آنرا خواهد گشود و وارد خواهد شد.

 

حتي از تو نخواهد پرسيد كه:

« قربان، آيا مي توانم داخل شوم؟ »

 

با وجود مرگ، نمي توان معنايي براي زندگي قايل شد.

 

اگر همه چيز به گورستان ختم مي شود،

چه اهميتي دارد كه تو يك گناهكار باشي يا يك پرهيزكار؟

 

يك انسان سرشناس باشي يا يك گمنام؟

 

مرگ همه را با هم برابر مي كند.

 

اما اگر چيزي فراتر در تو وجود داشته باشد كه مرگ را به مبارزه بطلبد،

آنگاه زندگي معنا خواهد يافت و آنچه تو انجام مي دهي اهميت خواهد داشت.

 

آنگاه هر عمل تو ارزشمند خواهد بود،

زيرا هر عمل از منبعي فنا ناپذير، از وجود تو برمي خيزد و مظهر وجود توست.

 

نه فقط مظهر وجود توست، بلكه تو را آشكار مي كند.

 

هم براي ديگران و هم براي خودت.

تجلي وجود توست.

 

آنگاه آفرينندگي تو ، تجلي وجود تو خواهد بود .

 

و هر عملت درپهنه جاودان زندگي داراي اهميت و معنا می شود. 

 

پيروزي فقط زماني بدست مي آيد كه از آنچه در وجودت فنا ناپذير است آگاه شوي-

 

و اين آگاهي امكان پذير است.

 

تمام جست و جو از پي آن همه چيزهميشه ماندگار است.

 

#اﺷﻮ

#مراقبه_های_روزانه

 

امام علی :

الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا .

 

مردم چونان خواب روندگانی اند که از اطراف خود بی خبرند و آنگاه که حجاب تن از روح برگفته شود ، به آگاهی حقیقی ، بیدار می شوند .

 

قال الامام(ع) :

موتوا قبل ان تموتوا .

 

قبل از مردن جسمی ،  حجاب از روح برکنید و هشیار شوید .

 

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 21 شهریور 1395  ساعت 7:26 AM نظرات 0 | لينک مطلب

تفاوت خوشی و رضایت

 

«خوشی» حالی است که زود می آید و زود می رود.

 

 «رضایت» مقامی است که دیر می آید و دیرمی پاید.

 

«خوشی» دست می دهد، یعنی عاطفه ای انفعالی است.

 

 «رضایت» را اما باید به دست آورد، یعنی بودنی فعالانه است.

 

 انسان خوش، لزوماً از خودش و زندگی اش راضی نیست.

 

می خندد، اما تهِ خنده اش طعم گس ملال و افسردگی است.

 

 «خوشی» اندوه را می زداید، اما ملال و افسردگی را نه.

 

«رضایت» اما گاه ته رنگ اندوه دارد.

 

 انسان راضی همیشه شاد نیست، اما ملول و افسرده هم نیست.

 

«خوشی» واکنش عاطفی ماست نسبت به حضور «لذّت».

 

«رضایت» اما نوع بودن ماست در حضور «معنا».

 

«لذّت» های زندگی خوشی می آورد، «معنا»ی زندگی رضایت.

 

از بدی های روزگار ما این است که بیشترمان از رضایت به خوشی بسنده کرده ایم.

 

دکتر آرش نراقی

 

با تشکر از دوست بسیار گرامم جهت ارسال متن بسیار زیبای فوق

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در شنبه 20 شهریور 1395  ساعت 10:00 AM نظرات 0 | لينک مطلب

تصوير ذهني ما از خوشبختي

شما ممکن است یک تصویر ذهنی از خودتان ساخته باشید و براساس آن یک تصویر ذهنی از همسرتان.

از همسرتان که در واقع جزئی از این دنیاست، طلب خوشبختی می کنید. طلب زندگی می کنید. طلب می کنید که شما را موفق بکند، به شما زندگی بدهد، جان بدهد، که شما خوشحال باشید.

پس بنابراین اگر شما خوشحال نیستید ، آن نمی تواند شما را خوشحال بکند.

 شما الان باید بدانید که عدم، معدن جان بوده است. ولی تا بحال ما به جانی که پراز غم و غصه بوده عادت کرده‌ایم .

غم و غصه‌ام، ترس‌ام، نگرانی‌ام، اضطرابم و حس گناهم که این ها درد این جان ذهنی است که تا بحال جان ما بوده است .

این ها از این می آید که ما از چیزهای از بین رفتنی زندگی می خواهیم.

از همین تصاویر ذهنی زندگی می خواهیم.  آنها مرتب در حال فرو ریختنند و مرتب در حال ایجاد ترس در ما هستند.

 

#پرویز_شهبازی

📢 #برنامه_شماره604_گنج_حضور

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در شنبه 20 شهریور 1395  ساعت 7:48 AM نظرات 0 | لينک مطلب

زمان تشريع احكام عبادي در صدر اسلام

  1. نماز
  • طبق روایات ، به طور قطع ، قبل از سال نهم بعثت هیچ وجوبی درباره نماز نبوده است .
  • اصل وجوب نماز ، در شب معراج در 17 ماه رمضان و 18 ماه قبل از هجرت اتفاق افتاده است. 1
  • كه 5 نماز (5 نماز دو رکعتی) مقرر شد .
  • بعد از اینکه پیامبر(ص) به مدینه رفتند، 7 رکعت دیگر به 10 رکعت اضافه کردند .
  1. روزه
  • رمضان از ماده “ رمض ” می باشد که به معنای شدت تابش آفتاب بر خاک است .
  • رمضان در زمان شدت گرما بود ، از آن جهت رمضان نامیده شد .
  • روزه در سال دوم هجرت با نزول آیه 183 سوره بقره واجب شد . 2
  1. حج

·                     اولين حج ، سال نهم هجری که  مسلمانان و مشركان  با یکدیگر حج گزاردند ، ذکر شده است .

  • اولين حج رسمي ، كه پيامبر احكام آن را بيان كردند ، در سال دهم هجرت در حجه الوداع اتفاق افتاده است .
  1. زكات
  • زکات همانند نماز ، پیوسته از فرایض مهم و تالی تلو آن و از شرايط قوام دين بوده است . ( واژة زکات در قرآن لفظاً و معناً متجاوز از یکصد مرتبه تکرار شده است . در این میان واژة زکات به صورت معرفه « الزکوة », 30 بار آمده است که 27 بار آن مقارن با کلمة « صلاة » و حتی در یک آیه آورده شده است مانند : انبیاء, 73 - مریم,54 و بقره, 83 - مریم, 31 - بینه, 5 )
  • تشریع زکات ، در اولین آیات الهام شده به مهبط وحی آمده است . اما گفته اند که زکات در آیات مکی به صورت مطلق و مستقل از حدود و احكام بوده و بيشتر ارشاد به آن بوده است .
  • قول مشهور آن است که زکات در مدینه تشریع شده است . و احكام زکات با تعیین نصاب برنامة جمع آوری و اخذ آن ، در سال دوّم هجری قمری و در مدینه واجب شده است ، زیرا در مدینه بود که جماعت مسلمانان توانستند کیان مستقل و حکومت داشته باشند .
  1. خمس
  • ترديدى نيست كه آيه خمس در مدينه و پس از جنگ بدر نازل شده است .
  • آنچه مسلّم است اينكه حضرت رسول‏(ص) خمس غنايم جنگى را اخذ مى‏كرد .
  • اما خمس سود تجارت ، از بعد از زمان امام موسي كاظم(ع) مطرح و بحثهاي مختلفي در مورد وجوب ، مقدار و نحوه محاسبه و موارد مصرف آن انجام گرفته است .
  1. حجاب
  • كلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب ، بیشتر استعمالش به معنى پرده است .
  • این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معناى لغوى به كار رفته و معناى خاصى پیدا نكرده است . 3
  • استعمال كلمه حجاب در مورد پوشش زن ، اصطلاح نسبتاً جدیدى است . در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها كلمه ستر كه به معنى پوشش است به كار مى رفته است .
  • پوشش زن در اسلام این است كه زن در معاشرت خود با مردان ، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گرى و خود نمایى نپردازد .
  • در آیات مربوطه ، لغت حجاب به كار نرفته است . آیاتى كه در این باره هست چه در سوره مباركه نور و چه در سوره مباركه احزاب ، حدود پوشش و تماس هاى زن و مرد را ذكر كرده است بدون آن كه كلمه حجاب را به كار برده باشد . 4
  • شواهد متعددى از قرآن ، حاكى از این نكته است كه در جامعه عرب قبل از اسلام ، زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبى برخوردار نبودند . به همین دلیل همسران پیامبر(ص) در آيات سوره احزاب كه سال 5 هجرت نازل شد 5 ، از متابعت آن الگو منع مى شوند . 6
  • از شأن نزول آيه 30 سوره نور كه در سال 8 هجري نازل شد 7 ، مى توان استنباط كرد كه اولین آیاتى كه در تشریع حجاب و بیان محدوده نظر نازل شده ، همین آیات سوره نور ميباشد .8
  • آنچه را که از تاریخ استفاده می شود ، زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود و دور گردن و سینه ، در معرض دید بود و روسری هایی که به سر می انداختند ، قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند به طور طبیعی گوش ها و گوش واره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود . 9
  • آنچه از بدن زن در عصر نزول آشکار بوده ، ساعد، ساق، صورت، گردن و مو بوده است كه اعراب حجاز همین مقدار را نیز به دلایل فقر و بي تفاوتي درست نمی پوشانیدند .
  • مفاد آیه 30 سوره نور ، این است که دو طرف خِمار را به گونه ای استعمال کنید که سینه هایتان کاملا پوشیده باشد .
  • اگر خِمار به معنی سرانداز هم باشد به عمامه عربی نزدیکتر است تا به روسری شرعیِ ساتر ِمو .10
  • زيرنويسها :
  1. سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، نشر دانش اسلامي، 1363 ش، ج 1، ص 385
  2. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج ‏1، ص 191
  3. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19، ص 430ـ 429.
  4. مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 430ـ431.
  5. محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 20، ص 376ـ377
  6. احزاب، آیه هاى 32 ـ 33 و 59 ( سال پنجم هجري )
  7. محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 20، ص 376ـ377 - جعفر مرتضى عاملى، حدیث الافك، ص 129
  8. محمد كلینى، كافى، ج 5، ص 521 - محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 15، ص 116 –
  9. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 484- 485.
  10. كديور ، تاملي در مسئله حجاب

15 / 10 /94  - محمد صالحی

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در سه شنبه 16 شهریور 1395  ساعت 10:51 AM نظرات 0 | لينک مطلب

سوال: من بعضی از کتابهای شما را که خوانده ام ، شما راجع به روشن بینی صحبت کرده اید، علاقه مند هستم بدانم روشن ضمیری چه معنی میدهد؟

اشو: روشن بینی یعنی شروع هوشیاری و آگاهی کامل (نور مطلق)، معمولا ما هشیاری و آگاهی نداریم، ما کارهایی میکنیم بر خلاف طبیعت  و ذات خود...

مانند ذهنیت فروید ، ذهن نا هشیار و طبق گفته یانگ ناهشیاری جمعی .

من میگویم نا خود آگاه (ذهن نیمه هشیار) وجود دارد و هشیاری جمعی .

برای رسیدن به یک هشیاری جمعی آنها باید به ریشه برگردند و دوباره بذر شوند تا من آنها را تبدیل به گلها کنم.

اما همه چی از هم گسیسته است ، هیچ چیز سرجای خودش نیست در شما، باید از شما مراقبت شود .

برای مثال، من میتوانم جسمم را تماشا کنم- مطمئنا من بدن نیستم .

من میتوانم دستانم را مشاهده کنم : ممکن است آسیب ببیند اما من آسیب نمیبینم- من یک مشاهده گر هستم.

میتوانم افکارم را نیز ببینم ولی من افکار نیستم. من مشاهده گر هستم و میتوانم هر چیزی را مشاهده کنم. لحظه ای که شما در آنسوی ماورا قرار بگیرید جای دیگری برای رفتن نیست و روشن بینی میاید.

روشن بینی به سادگی یعنی شما هشیار و آگاه شوید ، پر از نور آگاهی .

و این تمام زندگی شما را به یک جریان الهی تبدیل میکند .

شما وجود پیدا میکنید ، میتوانیم بخشی از هر چیز باشید.

اشو

محمد صالحي

@eshghonava

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در سه شنبه 16 شهریور 1395  ساعت 8:31 AM نظرات 0 | لينک مطلب

بخشهایی از مصاحبه روزنامه ایران با حسین پناهی (ایران / 1375)

* شمابه فلسفه هم علاقه منديد . فلسفه يعنی پاک کردن حيرت انسان.

چطور کسی که به دنيای کودکانه تا به اين حد علاقه مند است ،به دنبال رنج فلسفه است؟

حسین پناهی : بايد بگويم شب فلسفه و روز حکمت...اگر در ظلمات فلسفه بمانيد آن وقت بايد حتما نقب بزنی تا برسی به نور يا به روشنايی حکمت.

* شما الان کجاييد؟

حسین پناهی: من در ظلماتم.

* به نظر می آيد اين ظلمات را هم دوست داريد.

حسین پناهی : دوستش دارم چون مجبور به تلاشم کرده ؛ تا از ظلمات ، رها شوم. اصلا انگيزه ای شده برای ادامه دادن و رفتن در اين راه.

* شما علاقه عجيبی به هجو شخصيتهای فلسفی در تجربياتتان داريد ؛

برای مثال «ارسطو» نام قور باغه ای است که در جيب شماست يا «هگل» در نمايش خوابگردها ، دندانی پوسيده در دهان شماست که درد می کند.

حسین پناهی : ما حق داريم به اين فکر کنيم که کداميک از اينها پاسخگوی رنج بی پايان انسان بودند.

من آنها را هجو نمی کنم فقط می گويم کمکم کنيد.

من دندانم درد می کند . اما دردم را دوا نکرديد.

البته همه شان بطور تکه تکه به آدمها کمک فکری کرده اند.

* کداميک از متفکران را بيشتر می پسنديد؟

حسین پناهی: "نيچه" را...بخاطراين که انديشه اش سرشار از حقيقت است؛...و نترسيد.

__

"فرار از فلسفه و اندیشه، خود فلسفه تازه ای است که تازه راه افتاده است."(حسین پناهی)

 

حسین پناهی دژکوه (۶شهریور ۱۳۳۵ – ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ ) شاعر، نویسنده، کارگردان و بازیگر ایرانی بود.

پناهی به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش می‌بارید و طنز تلخش، بازیگر نقش‌های خاصی بود.

اما او بیشتر شاعر بود و این شاعرانگی در ذره ‌ذره جانش نفوذ داشت.

نخستین مجموعه شعر حسین_پناهی  با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد.

این مجموعه‌ی شعر تا کنون بیش از ۱۶ بار تجدید چاپ شد و به ۶ زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است.

وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.

http://mahsan.rasekhoonblog.com



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 14 شهریور 1395  ساعت 8:59 AM نظرات 0 | لينک مطلب
  • بالارفتن از نردبان نیست

رشد کردن مانند یک درخت است

که با صدها آفت و ...

روبرو می شود

ولی برای میوه دادن

باید

از همه بسلامت

عبور کند .

محمد صالحي

كانال نغمه های سکوت

http://mahsan.rasekhoonblog.com

 



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 14 شهریور 1395  ساعت 7:25 AM نظرات 0 | لينک مطلب


  • تعداد صفحات :4
  •    
  • 1  
  • 2  
  • 3  
  • 4  
Powered By Rasekhoon.net